درس 6: نظریه ها، اصول و فنون مشاوره و وروان درمانی

1401/07/23 13:34
فصل قبل

سرفصل 1: فنون ساختار جلسه[1]

نمونه 19-مطلب درسی: گوش دادن فعال

گوش دادن، عملی فعال و ارادی است که به دقت و توجه نیاز دارد و شنیدن، عمل غیرارادی است و به دقت نیاز ندارد. گوش دادن مهم ترین فنی است که مشاور باید در مشاوره به کار ببندد. بدین معنا که مشاور در جلسه مشاوره باید به طور کامل و دقیق تمام حواسش را برگفتار مراجع متمرکز سازد و به گفتههای او با دقت گوش فرا دهد. امام صادق g میفرماید: خوش برخوردی و خوب گوش کردن نشان دهنده ی درست اندیشی است. [2]

سرفصل 2: همدلی

نمونه 20-مطلب درسی: همدلی کردن

درک همدلانه بدین معناست که مشاور یا درمان گر، دنیای مراجعان را بدان طریقی که هست، دقیقاً دریابد و با آن همدلی کند. مشاور چنان با دنیای درون مراجع مرتبط میشود که گویا مشکل متعلق به خود اوست چنین درک همدلانه ای به مراجع امکان میدهد تا عمیقاً و آزادانه به خودکاوی و مکاشفه بپردازد و شناخت کاملتری از خود بدست آورد. [3]

پیامبر اسلام a در این باره میفرماید: هیچ کس از شما ایمان نیاورده است تا هنگامیکه آن چیزی را برای برادرش دوست بدارد که برای خودش دوست دارد. [4]

امام باقر g می فرمایند: بهترین سخنی که دوست دارید در مورد شما گفته شود به مردم بگویید. [5]

رسول اکرم a میفرماید: کسی که برادر مسلمان خود را با کلمات مودّت آمیز خویش احترام نماید و غمش را بزداید تا این سجیّه در او باقی است، پیوسته در سایه رحمت خداوند است. [6]

ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست[7]

 

 


[1]. فنون و روشهای مشاوره،صص 57ـ 83

 

[2].  بحارالانوار ج 77- ص 238؛ اضافه شود توحید مفضل

 

[3]. فنون و روشهای مشاوره، ص 57

 

[4].   ارشاد القلوب جلد ۱ صفحه ۲۲۲

 

[5].  كافي (ط - دار الحديث) / ج‏3 / 421 / 70 - باب الاهتمام بأمور المسلمين و النصيحة لهم و نفعهم ..... ص : 417عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ‏ حُسْناً»: قَالَ: «قُولُوا لِلنَّاسِ‏ أَحْسَنَ‏ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ فِيكُمْ».

 

[6]. م الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏2 / 206 / باب في إلطاف المؤمن و إكرامه .....ص205 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ‏ أَكْرَمَ‏ أَخَاهُ‏ الْمُسْلِمَ‏ بِكَلِمَةٍ يُلْطِفُهُ بِهَا وَ فَرَّجَ عَنْهُ كُرْبَتَهُ لَمْ يَزَلْ فِي ظِلِّ اللَّهِ الْمَمْدُودِ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ مَا كَانَ فِي ذَلِكَ.

 

[7]. مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش 66

 

فصل بعد