درس: الکترونيک 1

1401/09/13 15:43
فصل قبل

 

سرفصل: تقويتکنندههاي تکطبقه BJT

مطلب درسي: مدار بافر

اگر يک منبع با ولتاژ مدارباز V1 و مقاومت داخلي بزرگ R1 به طور مستقيم بهيک بار کوچک RLوصل گردد، به علت افت ولتاژ زياد روي مقاومت R1، بخش ناچيزي از ولتاژ منبع بر روي مقاومت بار ظاهر ميشود. درواقع اثر بارگذاري سيستم دوم بر روي سيستم اول، افت ولتاژ زياد را سبب ميشود. مدار بافر، مداري با مقاومت ورودي زياد، مقاومت خروجي کم و بهره ولتاژ نزديک به يک است. چنانچه بين سيستم اول و دوم، از مدار بافر استفاده شود، اثر بارگذاري حذف شده و هيچ افت ولتاژي ايجاد نميشود. در عمل مداري که اکثراً بهعنوان بافر به کار ميرود، مدار اميتر فالوئر (کلکتور مشترک) است[1] (شکل 2-7).

در جوامع انساني نيز، اگر دو انسان (مانند پدر و فرزند يا دو دوست) را به دو سيستم تشبيه کنيم و ايمان و عقيده را به ولتاژ، در اين صورت اگر بين اين دو انسان با درجه ايمان متفاوت، مراقبت و تقوا وجود نداشته باشد، ايمان و عقيده کاهش مييابد و انساني بر انسان ديگر اثر منفي ميگذارد. مراقبت و تقوا در اينجا همان نقش مدار بافر را دارد.

رابطه پدر و فرزندي رابطهاي غريزي است؛ اما اگر پدر فرزند را بدون معيارهاي عقلي و شرعي دوست بدارد، اين رابطه بر او اثر منفي ميگذارد و از ايمان او ميکاهد همانگونه که قرآن ميگويد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ  [2] ؛ اي کساني که ايمان آوردهايد! بعضي از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد!»

يکي از عبرتهاي تاريخ، داستان زبير صحابه پيامبر است که حضرت علي g درباره او ميفرمايند: «زبير هميشه از ما اهل بيت بود تا زماني که فرزند نا مبارکش، عبدالله بزرگ شد.»[3]

نمونه 12

درس: الکترونيک 1

سرفصل: تقويتکنندههاي تک طبقه BJT

مطلب درسي: تقويتکنندههاي ترانزيستوري

يکي از ادوات پرکاربرد و مهم در الکترونيک، ترانزيستورهاي پيوندي دوقطبي هستند. درصورتيکه شرايط لازم فراهم شود (ترانزيستور در ناحيه فعال باشد و دامنه سيگنال ورودي مدار بهاندازه کافي کوچک باشد) اين قطعه ميتواند بهعنوان تقويت کننده عمل کند. بدين معني که دامنه سيگنال ورودي که ممکن است در حد چند ميليولت باشد با بهکارگيري اين قطعه بهعنوان تقويتکننده، به سيگنالي با دامنه چند ولت و باقدرتي زيادتر از سيگنال ورودي تبديل ميشود.[4]

همانگونه که ترانزيستور با فراهم آمدن شرايطي، به تقويتکننده تبديل ميشود، انسان مؤمن نيز با اخلاص بيشتر در انجام واجبات و مستحبات، ارزش عملش بيشتر ميشود.

ايمان قابليت تقويت دارد. همانطور که ميدانيد ايمان همه افراد در يک سطح نيست. ايمان داراي سطوح و مراحلي است. همچنان که در حديث آمده است ايمان ده مرحله دارد[5]. بهعنوان نمونه جناب سلمان ده مرحله، ابوذر نه مرحله و مقداد هشت مرحله ايمان داشتند.

بناي دين همواره بر اين امر استوار است که موجبات تکامل و رشد و تقويت ايمان مسلمان را فراهم آورد. بر اساس حديث مؤمن بايد بهگونهاي زندگي کند که دو روزش باهم يکسان نبوده و هر روز نسبت به روز قبل بهتر باشد و به سمت رشد و تعالي و ازدياد ايمان سوق يابد.[6]

براي تقويت ايمان سه عامل وجود دارد:

تحصيل علم عقائد؛

تذکر و توجه مکرر به آنچه به آن ايمان آوردهايم؛

اراده و همت براي پذيرش حقيقت.

مطالعه بيشتر

آيا ميتوان ايمان خود را نيز مانند سيگنال ورودي ترانزيستور تقويت نمود؟ آري

«راه تعالي بخشيدن به ايمان و رسيدن به مراتب عاليه آن چيست؟

براي پاسخ به اين سؤال بايد ببينيم چه چيزي موجب پيدايش ايمان ميشود، تا همان را هر چه بيشتر تقويت کنيم. هيچ معلولي بيعلت نيست و ايمان نيز معلول عواملي است. در ايمان، دستکم دو عامل اساسي وجود دارد که يکي از مقوله علم و معرفت و شناخت است و ديگري به اراده و همت بازميگردد. براي تقويت ايمان بايد به اين دو عامل و تقويت آنها بپردازيم.

براي دستيابي به معرفت و شناخت کاملتر، که از مقدمات ايمان است، چه بايد کرد؟

الف) تلاش کنيم براي چيزهايي که به آنها ايمانداريم، دلايل و مستنداتي روشنتر و متينتر پيدا کنيم و آنها را فرابگيريم. تحصيل علم در زمينة متعلّقات ايمان، يعني علم به خدا، علم به قيامت و علم به بد و خوب، يکي از ابزارها و راههاي تکامل و تقويت ايمان است.

ب) به آنچه شناخت پيدا ميکنيم، توجه بيشتري مبذول داريم و پيوسته آنها را مدنظر قرار دهيم تا از خاطرمان نرود. يکي از اسرار اينکه در عبادات شرعي بر تکرار الفاظ و مفاهيم تأکيد گرديده، همين است که اين دانستهها هميشه در سطح توجه ذهن ما وجود داشته باشند. مثلاً درباره ذکر «الله اکبر» هر روز چندين بار و حتي در هر نماز چند بار آگاهانه و با توجه، اين ذکر را تکرار کنيم. اين «الله اکبر» تأثيراتي بسيار محسوس در زندگي ما خواهد داشت.

عنصر ارادي ايمان و راه تقويت آن

پس از روشن شدن حقيقت، بايستي روحيه پذيرش و تسليم در برابر آن نيز در انسان وجود داشته باشد. سؤال اين است که چرا گاهي با آنکه حقيقت بر ما معلوم است، زير بار آن نميرويم و آن را نميپذيريم؟ در پاسخ بايد بگوييم، چون ما خواستههاي ديگري هم داريم که با پذيرش حقيقت و عمل به لوازم آن، تزاحم دارند؛ ازاينرو ما بايد از ميان رسيدن به آن خواستهها يا تن دادن به حقيقت و لوازم آن، يکي را انتخاب کنيم.

براي اينکه کسي بتواند خواستههاي نفس را تعديل نمايد و با تسلط بر نفس خود، منافرات ايمان را تضعيف کند، راههايي وجود دارد که بايد آنها را جستجو کرد. براي اين کار بايد از برنامههاي ساده شروع کنيم و بهتدريج بهپيش برويم تا مرحلهبهمرحله اشتياق و رغبت نفس را به تمکين و تسليم در برابر خدا و حقيقت بيشتر کنيم.»[7]

نمونه 13

درس: الکترونيک 1

سرفصل: مقدمه (فيزيک نيمههادي)

مطلب درسي: نيمههاديها

نيمههاديها گروهي از مواد هستند که از نظر توانايي هدايت الکتريکي، بين هادي و عايق قرار دارند. نکته جالبتوجه درباره نيمههاديها اين است که هدايت الکتريکي تحت تأثير عواملي نظير تغيير ميزان ناخالصي و تحريک نوري آنها کنترلپذير است. اين خاصيت مهم مبناي کار بسياري از قطعات نيمههادي است که در الکترونيک استفاده ميشود.[8]

وجود مواد مختلف اعم از هادي، عايق و نيمههادي باعث ميشود که انسان بتواند نيازهاي مختلف خود را برآورده سازد. اگر نيک بنگريم هيچچيز در اين عالم بيهوده آفريده نشده است.

 خداوند حکيم ميفرمايد: «خلق السماوات و الارض بالحق؛[9] آسمانها و زمين را بهحق (نه بيهوده) آفريد.»

نمونه 14

درس: الکترونيک 1

سرفصل: ديود و مدارهاي ديودي

مطلب درسي: ديود نوراني (LED)

ديود درواقع يکي از قطعات الکترونيکي است که از دو نوع ماده مخالف (نيمههادي نوع n و نيمههادي نوع p) تشکيل شده است. با کنار هم قرار گرفتن اين دو ماده، حفرهها از ناحيه p به سمت n نفوذ کرده و الکترونها از ناحيه n به سمت p نفوذ ميکنند. در نتيجه در اطراف پيوند، ناحيهاي به نام ناحيه تخليه ايجاد ميشود. ديود نوراني معمولاً از بلور گاليمآرسنايد ساخته ميشود. اين نوع ديود چنانچه بهصورت مستقيم باياس شود، با عبور جريان، از آن نور ساطع ميشود. بديهي است هرکدام از اين دو نوع ماده بهتنهايي چنين خاصيتي ندارند.[10]

در زندگي اجتماعي نيز، زن و مرد که دو جنس مخالف ميباشند، هرکدام بهتنهايي ناقص هستند و هنگاميکه کنار هم قرار گيرند کامل ميشوند. درواقع خداوند اين دوگانگي و تفاوت را وسيله کمال انسانها قرار داده است. خداوند در قرآن کريم ميفرمايد: و از نشانههاي خدا اين است که از جنس خودتان همسراني براي شما آفريد تا با آنها آرامش يابيد.[11]

همچنين همانگونه که نميتوان بدون ضابطه دو نيمههادي p و n را کنار يکديگر قرار داد و بايد حتماً پيوستگي بين نيمههادي نوع p و nدر محل اتصال حفظ شود تا با عبور جريان، نور از آن ساطع گردد، در خصوص زن و مرد نيز بايد رابطهاي ضابطهمند و شفاف[12] وجود داشته باشد و تعهدات و مسئوليتهاي طرفين به يکديگر معلوم باشد تا نتيجه مطلوب که همان آرامش است حاصل شود.

نمونه 15

درس: الکترونيک 1

سرفصل: ديود و مدارهاي ديودي

مطلب درسي: ديود نوري (فتوديود)

فتوديود، نور را به جريان تبديل ميکند. اين ديود بهصورت معکوس باياس ميشود و محفظهاي شيشهاي دارد که به آن نور ميتابد و نور باعث شکسته شدن پيوندها ميشود. بدين ترتيب ميزان حاملها افزايش مييابد و جريان بيشتري از ديود عبور ميکند. جريان اشباع معکوس متناسب با شدت نور است. به عبارت ديگر هرچه شدت نور تابيدهشده به ديود بيشتر باشد، ديود جريان اشباع معکوسِ بيشتري خواهد داشت.[13]

همانگونه که هرچه شدت نور تابيدهشده به ديود بيشتر شود، هدايت الکتريکي بيشتر شده و جريان بيشتر ميگردد، انسان نيز هر چه بيشتر در معرض نور الهي قرار گيرد بهتر هدايت ميشود. مانند آنکه انسان هرچه خود را به قرآن نزديکتر کند بيشتر هدايت ميشود.[14] (که اين هدايت، هدايت خاص ناميده ميشود). چنانکه خداوند در آيه 35 سوره نور ميفرمايد: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاء؛[15]  خدا هرکس را بخواهد به نور خود هدايت ميکند.» منظور از نور در اين آيه، وحي الهي و قرآن است.[16]

گفتني است همانگونه که ديود بايد سالم بوده و بهصورت مناسب باياس شود، انسان نيز براي آنکه از نور الهي تأثير بپذيرد، بايد اهل ايمان باشد.[17] قلب و فطرتي سالم داشته باشد و نيز بهطور مناسب به دستورات الهي عمل نمايد؛[18] در اين صورت است که خواست خدا به هدايت او تعلق ميگيرد.

 

 


[1]. مباني الکترونيک، ج اول، ص228.

 

[2]. تغابن: 14.

 

[3]. نهج البلاغه، حکمت 453.

 

[4]. مباني الکترونيک، ج 1، ص205.

 

[5]. امام صادقu: «الْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ فَالْمِقْدَادُ فِي الثَّامِنَةِ وَ أَبُوذَرٍّ فِي التَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِي الْعَاشِرَةِ؛ ايمان ده مرتبه دارد و مقداد در مرتبه هشتم بود و ابوذر در مرتبه نهم و سلمان در مرتبه دهم بود». (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج 2، ص 281)

 

[6]. «مَن استوَي يَوماه فهُوَ مَغبون» بحارالانوار، ج 78، ص326، ح 5.

 

[7].  بهسوي او، ص225-220، با اندکي دخل و تصرف.

 

[8]. مباني الکترونيک، ج 1، ص4.

 

[9]. تغابن: 3.

 

[10].مباني الکترونيک، ج 1، ص47.

 

[11]. روم: 21.

 

[12]. در اسلام راه رسيدن به شفافيت اجراي صيغه عقد ازدواج است.

 

[13]. مباني الکترونيک، ج1، ص48.

 

[14]. توضيح اينکه يک هدايت عام اوليه داريم که براي همه يکسان است ولي هدايت خاص براي کساني است که تسليم هدايت عام شده و جلو آمده اند. چنانچه خداوند در عنکبوت آيه 69 ميفرمايد: وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا (و کساني که در راه ما تلاش کنند ايشان را به راه هاي خود هدايت ميکنيم) و نيز در مريم آيه 76 ميفرمايد: «و يزيد الله الذين اهتدوا هدي؛و خدا کساني که هدايت را بپذيرند، بر هدايتشان ميافزايد».

 

[15]. نور: 35.

 

[16]. تفسير نمونه، ج 14، ص471.

 

[17]. «اللَّهُ وَليُّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِليَ النُّور؛ خداوند، ولي و سرپرست کساني است که ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوي نور بيرون ميبرد.» بقره: 257.

 

[18]. «يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ؛ خداوند به برکت آن، کساني را که از خشنودي او پيروي کنند، به راههاي سلامت، هدايت ميکند؛ و بهفرمان خود، از بهارخوابيها بهسوي روشنايي ميبرد؛ و آنها را بهسوي راه راست، رهبري مينمايد.» مائده: 16.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات