درس: ماشين‌هاي الکتريکي 1

1401/09/14 14:03
فصل قبل

 

سرفصل: ژنراتورهاي DC

مطلب درسي: سيمپيچ جبرانگر

در ژنراتورهاي DC به هنگام اتصال ژنراتور به بار و عبور جريان از آرميچر شار مغناطيسي ناشي از جريان در فاصله هوايي به وجود ميآيد که شار اصلي ماشين را تضعيف ميکند و ولتاژ توليدي ژنراتور را کاهش ميدهد. براي رفع اين مشکل از سيمپيچ جبرانگر استفاده ميشود. اين سيمپيچ در خلاف جهت سيمپيچ آرميچر پيچيده ميشود و شاري در خلاف جهت شار آرميچر به وجود آورده و اثر آن را خنثي ميکند. ازاينرو به آن، سيمپيچ جبرانگر گفته ميشود.[1]

در مسائل معنوي نيز بعضي اعمال، خطاها و گناهاني را که انسان انجام داده، جبران ميکند و اثر آنها را از بين ميبرد. خداوند ميفرمايد: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِکَ ذِکْري لِلذَّاکِرين؛[2] در دو طرف روز و اوايل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين ميبرند؛ اين تذکّري است براي کساني که اهل تذکّرند!»

چنانکه در اين آيه بيان شده حسنات و خوبيها از بين برندة سيئات و بديها است و نيز نشان ميدهد بهترين حسنهاي که جبران آلودگيها و پاک شدن انسان از گناهان را سبب ميشود، نماز است. همچنين در روايتي از پيامبر اسلام a نقل شده است که آن حضرت فرمودند:

«اي علي! مَثَل نمازهاي پنجگانه براي امت من به نهر جاري گوارايي ميمانند که بر در خانههايتان روان است؛ چه گمان ميکند هريک از شما اگر در بدنش چرک و کثافت باشد و هر روز پنج بار خود را در زلال آن شستوشو دهد؛ آيا ديگر کثيفي در او باقي ميماند؟ به خدا قسم نمازهاي پنجگانه براي امت من چنين است.»[3]

توبه و پشيماني نيز يکي ديگر از چيزهايي است که جبران گناهان و از بين رفتن آنها را سبب ميشود. خداوند در قرآن ميفرمايد: «وَ هُوَ الَّذي يَقبَلُ التَّوبةَ عَن عِبادِهِ وَ يَعفُوا عَنِ السَّيئاتِ وَ يَعلَمُ ما تَفعَلُونَ؛[4]  او (خدا) کسي است که توبه را از بندگانش ميپذيرد و گناهان را ميبخشد و آنچه را انجام ميدهيد، ميداند.»

نمونه 30

درس ماشينهاي الکتريکي 1

سرفصل: مدارهاي مغناطيسي

مطلب درسي يک: ميدان مغناطيسي

هنگاميکه جريان از يک سيمپيچ عبور ميکند، اطراف آن ميدان مغناطيسي ايجاد ميشود. ميدان مغناطيسي را نميتوان ديد؛ بلکه از روي اثرات و نشانههاي آن ميتوان به وجودش پي برد؛ براي نمونه در ميدان مغناطيسي اگر مقداري بُراده آهن را بر روي کاغذ ريخته و در زير آن يک آهنربا قرار دهيم، ميدان مغناطيسي جابجا شدن برادهها را باعث ميشود. از اين تغيير ميتوان به وجود ميدان مغناطيسي پي برد.

خداوند متعال نيز رؤيت شدني نيست و از روي نشانهها و افعالش ميتوان به وجود او پي برد. مخلوقات مختلف و همچنين نظم موجود در عالم حکايت از وجود پروردگاري عالم و حکيم دارد. در قرآن کريم در سوره انعام بلافاصله بعدازآنکه گفته خداوند را نميتوان با چشمِ سر ديد، ميافزايد که نشانههاي از سوي خداوند آمده است که هر کس در اين نشانهها بنگرد، ميتواند به وجودش پي ببرد.

 «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الخَبِيرُ* قَدْ جَاءَکُم بَصَائرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْکُم بحفِيظ؛[5] چشمها او را نميبينند و او بينندگان را ميبيند و او دقيق آگاه است. از سوي پروردگارتان براي شما نشانههاي روشن آمده است. هر کس از روي بصيرت بنگرد به سود اوست و هرکس چشم بصيرت بر هم نهد، به زيان اوست و من نگهبان شما نيستم.»

براي نمونه در قرآن چنين ميخوانيم: «وَمِنْ ءَاياتِهِۦٓ أَن تَقُومَ ٱلسَّمَاءُ وَٱلْأَرْضُ بِأَمْرِهِ؛[6] و از نشانههاي او اين است که آسمان و زمين به فرمان او برپاست.»

گويا بهترين روش خداشناسي همين تفکر در آيات و نشانههاي خدا است. بهگونهاي که در کتاب «توحيد مفضل» که شامل رواياتي از امام صادق g است، نيز بهجاي ذکر برهانهاي مختلف فلسفي از همين روش براي اثبات وجود خدا استفاده شده است.

مطالعه بيشتر:

 در کتاب توحيد مفضل چنين ميخوانيم:

 تفکر نما اي مفضّل! در طلوع و غروب آفتاب براي قيام ليل و نهار، اگر طلوع آفتاب نميبود، جميع امور دنيا باطل ميشد و نميتوانستند مردم سعي  و تصرف کنند در امور معاش خود، و دنيا هميشه بر ايشان تار بود، و عيش ايشان بدون لذّت، و روح و روشنايي و نور گوارا نبود و مصالح طلوع خورشيد از آفتاب روشنتر است و احتياج به بيان ندارد؛ بلکه تأملکن در منافع غروب آفتاب که اگر آن نبود مردم را قرار و سکون ميسّر نبود با شدّت احتياجي که دارند به خواب و استراحت تا آنکه ابدان ايشان از کلال برآيد، و حواس ايشان قوّت يابد، و قوّت هاضمه برانگيخته شود براي هضم طعام و رسانيدن غذا بهسوي اعضاء و اگر هميشه روز ميبود، حرص مردم را بر آن ميداشت تا آنکه پيوسته کار کنند و بدنهاي خود را بکاهند بهدرستي که بسياري از مردم آن مقدار حرص بر جمع و کسب و ذخيره کردن اموال دارند که اگر تاريکي شب مانع نميشد ايشان را، هرآينه قرار نميگرفتند و چندان کار ميکردند که خود را از کار ميافکندند.
و همچنين اگر شب درنميآمد، زمين از حرارت آفتاب به مرتبهاي تفتيده ميشد که حيوانات و نباتات ضايع ميشدند، پس قادر خبير به حکمت و تقدير خود چنين مقدّر کرده که آفتاب گاهي طلوع کند و گاهي غروب کند بهمانند چراغي که گاهي براي اهل خانه برافروزند که حوائج خود را به آن تمشيت دهند و گاهي برگيرند که ايشان قرار گيرند و استراحت نمايند، پس نور و ظلمت که ضد يکديگرند هر دو را براي نظام عالم و انتظام احوال بنيآدم آفريده است.[7]

نمونه 31

درس ماشينهاي الکتريکي 1

سرفصل: مدارهاي مغناطيسي

مطلب درسي دو: پسماند مغناطيسي

هنگاميکه مادهاي مغناطيسي مانند آهن (ماده فرو مغناطيس) در مجاورت ميداني مغناطيسي مانند آهنربا قرار ميگيرد، دو قطبيهاي آن همسو با ميدان مغناطيسي شده و خاصيت آهنربايي به خود ميگيرد. هنگاميکه آن ميدان مغناطيسي از بين رود، دوقطبيها به وضعيت قبلي خود بازميگردند؛ اما تعدادي از دوقطبيها، اين وضعيت را حفظ کرده و مقداري ميدان مغناطيسي در ماده باقي ميماند. به اين ميدان مغناطيسي پسماند مغناطيسي گفته ميشود. درواقع آهن در مجاورت با ميدان مغناطيسي کمي خاصيت آهنربايي به خود ميگيرد.

انسانها نيز هنگاميکه در مجاورت با ديگر افراد قرار ميگيرند، خواهناخواه از هم تأثير ميپذيرند. از اين مطلب ميتوان به اهميت دوست و همنشين پي برد. اگر انسان با افراد بد همنشيني کند، ناخودآگاه مقداري از اخلاق آنها در وجودش رسوخ خواهد نمود و اگر انسان با افراد خوب، مؤمن و نوراني نشستوبرخاست کند، مقداري از معنويت آنها به او منتقل خواهد شد. براي نمونه وقتي انسان به زيارتخانة خدا، قبور ائمه يا حتي به ديدار علماي ربّاني ميرود تا مدتي در روح خود احساس معنويت خاصي ميکند.

البته بايد دانست همانطور که فقط مواد فرومغناطيس خاصيت آهنربايي به خود ميگيرند (و نه مثلاً چوب) هر انساني نيز در برخورد با علماي رباني يا رفتن به زيارت تأثير نميپذيرد و همچنين ميزان تأثيرپذيري افراد متفاوت است.

 اهميت دوست و همنشين آنقدر زياد است که به فرموده قرآن بعضي از افراد در روز قيامت عامل بدبختي خود را دوست و همنشين دانسته و فرياد ميزنند:

«يا وَيْلَتي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً ؛[8]واي بر من ايکاش فلاني را دوست خود نگرفته بودم» در اين زمينه شعر زيبايي از سنايي وجود دارد:

منشين با بدان که صحبت بد

گر چه پاکي، ترا پليد کند

آفتاب ار چه روشنست او را

پارهاي ابر، ناپديد کند

 

 

نمونه 32

درس ماشينهاي الکتريکي 1

سرفصل: مدارهاي مغناطيسي

مطلب درسي سه: پسماند مغناطيسي

 مطلب ديگري که در موضوع پسماند مغناطيسي وجود دارد اين است که وجود پسماند در ماده مغناطيسي مضر بوده و در موتورهاي الکتريکي تلفات هيسترزيس و داغي موتور را باعث ميشود. بنابراين سعي ميشود با ترکيبات مناسب و عمليات حرارتي تا حدّ امکان اين خاصيت از بين رود. اما همين پسماند مغناطيسي در بعضي جاها بسيار مفيد است. مثلاً در ژنراتور DC پسماند مغناطيسي موجود در هسته توليد ولتاژ اوليه و راهاندازي آن را سبب ميشود. يا مثلاً در ساخت بعضي وسايل مانند موتور هيسترزيس يا ساخت آهنربا از اين خاصيت استفاده ميگردد.

اصولاً در نظام آفرينش هيچ پديدهاي بهطور محض مضر نيست و بهاصطلاح شرّ مطلق در عالم وجود ندارد و هر چه هست درجاي خود نيکوست.

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست

که هر چيزي بهجاي خويش نيکوست

 

نمونه 33

درس: ماشينهاي الکتريکي 1

سرفصل: ژنراتورهاي DC

مطلب درسي: ژنراتور ترکيبي (کمپوند)

در ژنراتورهاي DC به هنگام اتصال ژنراتور به بار و عبور جريان از آرميچر، ولتاژ توليدي ژنراتور هم به دليل عکسالعمل آرميچر و هم به دليل افت ولتاژ ناشي از مقاومت آرميچر کاهش مييابد. براي رفع اين مشکل از ساختار کمپوند استفاده ميشود. به اين صورت که علاوه بر سيمپيچ تحريک اصلي از يک سيمپيچ تحريک ديگر استفاده نموده و آن را بهصورت سري با آرميچر قرار ميدهند. اين سيمپيچ باعث ميشود که با افزايش بار و افزايش جريان آرميچر شار تحريک نيز افزايش يافته و مانع افت ولتاژ ژنراتور گردد. حال بسته به اينکه تعداد دور سيمپيچ سري چقدر باشد، ولتاژ خروجي ميتواند کاهش يا افزايش يافته يا ثابت بماند. يعني اگر تعداد دور از حدّي بيشتر باشد با افزايش بار، ولتاژ خروجي نهتنها کاهش نمييابد؛ بلکه افزايش نيز پيدا ميکند.[9]

در مسائل معنوي نيز بنبست وجود ندارد و خداوند براي جبران کاستيهاي اعمال انسان راهحلهايي قرار داده که يکي از آنها توبه است. توبه نهتنها باعث بخشش گناهان انسان ميگردد؛ بلکه ميتواند رشد و کمال را نيز سبب شود؛ البته بستگي به درجه و مرتبه توبه دارد. در بعضي مواقع توبه فقط بخشش گناهان را سبب ميگردد. چنانچه خداوند ميفرمايد:

«وَ هُوَ الَّذي يَقبَلُ التَّوبةَ عَن عِبادِهِ وَ يَعفُوا عَنِ السَّيئات وَ يَعلَمُ ما تَفعَلُون؛[10] او (خدا) کسي است که توبه را از بندگانش ميپذيرد و گناهان را ميبخشد و آنچه را انجام ميدهيد ميداند.»

اما درصورتيکه انسان از کارهاي خود بسيار پشيمان بوده و توبه او خالصانه باشد و قصد تکرار نداشته باشد؛ نهتنها گناهانش بخشيده ميشود؛ بلکه خداوند آن گناهان را تبديل به حسنه مينمايد. چنانچه در قرآن کريم آمده است:

«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً؛[11] مگر کساني که توبه کنند و ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند. پس اينها کساني هستند که خداوند گناهان آنها را تبديل به اعمال نيک ميکند و خداوند آمرزندة مهربان است.»

 

 


[1].، ماشينهاي الکتريکي (تحليل، بهره برداري، کنترل)، ص 169.

 

[2]. هود: 114.

 

[3]. «يا عليّ! إنّما مثل الصّلوات الخمس لأمّتي، کنهر جار علي باب أحدهم. فما يظنّ أحدکم لو کان في جسده دَرَن، ثمّ اغتسل في ذلک النّهر خمس مرّات، أکان يبقي في جسده درن؟! فکذلک و اللَّه الصّلوات الخمس لأمّتي» (تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 6، ص254).

 

[4]. شوري: 25.

 

[5]. انعام: 103و104.

 

[6]. روم: 25.

 

[7]. توحيد مفضل، ترجمه علامه مجلسي، ص158.

 

[8]. فرقان: 28.

 

[9]. ماشينهاي الکتريکي (تحليل، بهره برداري، کنترل)، ص180.

 

[10]. شوري: 25.

 

[11]. فرقان، 70.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات