شوق علمي در دانشگاه
1401/09/16 15:42فصل قبل
وجود شوق علمي و علاقه دروني به دانش و روحيه پژوهش در دانشگاه و دانشجو از اموري لازم و مهم است که اکنون آنگونه که شايسته است، وجود ندارد. نبودن شوق علمي در دانشگاه بهويژه در بين اساتيد، عقبماندگي علمي به دنبال خواهد داشت. عقبماندگي علمي همراهِ خود عقبماندگي اقتصادي، فرهنگي، نظامي و بقية عقبماندگيها را به بار ميآورد. نتيجة اين عقبماندگيها بهويژه عقبماندگي اقتصادي و نظامي، زمينه وابستگي به بيگانگان را فراهم ميسازد. در اين خصوص مقام معظم رهبري ميفرمايند:
بايستي اين ميل به علم و تحقيق و پژوهش همهجا گسترش پيدا کند. بايد مخصوص استاد و محقق هم نماند؛ در محيط دانشجويي و فضاي دانشجويي گسترش پيدا کند؛ يعني دانشجو ميل به علمآموزي و توليد علم پيدا کند که اين کاري است که احتياج دارد به تدبير و با توصيه و خواهش و تمنا و سفارش و دستور و اينها، نخواهد شد. مسئولان بخشهاي آموزشي کشور ما؛ چه وزارت آموزشوپرورش، چه وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان، چه بخشهايي که مربوط به مسائل برنامهريزي فرهنگياند، در اين زمينه مسئوليت دارند. آنها کاري بکنند که محيط دانشگاهي، محيط علمطلبي باشد. واقعاً اين جوان بخواهد عالم بشود و فقط مسئله اين نباشد که بخواهد مدرکي بگيرد، يا حالا اسمي مثلاً براي يک کار کوچکي دربياورد. اين حرکت لازم دارد.[1]
پرواضح است که علم، اصليترين بعد ماهيت دانشگاه است؛ اما بايد گفت که براي فراگير شدن مؤلفههاي علمي نيز احتياج به کار فرهنگي است. اگر مقايسهاي ميان دانشگاه و حوزه کنيم، آنچه بيشتر از همه خودنمايي ميکند، فرهنگ علمآموزي و خلقوخوي موجود در حوزه است که ميتوان از آن بهعنوان حلقهمفقوده در دانشگاه نام برد.
بايد به مسئلة فرهنگ، نگاه مدبرانه داشت. خود علمآموزي، يک فرهنگ است. اگر چنانچه ما به مسئلة فرهنگي در دانشگاه توجه کنيم، آنوقت هم دانشجوي ما عاشق و راغب به علم مي شود و دنبال علم و تحقيق ميرود و صرفاً دنبال مدرک نيست، هم استاد ما از حالت اداي تکليف در کلاس درس، خارج ميشود. درباره بسياري از خود دانشگاهها به ما گزارش ميکنند که درسهاي بعضي از اساتيد يک اداي تکليفي است؛ همينکه بالاخره بيايند و درس موظفي خود را بدهند و بروند. درحاليکه در تدريس استاد، مسئله نبايد مسئلة اداي تکليف باشد؛ مسئلة عشق، علاقة به علم، علاقة به تربيت دانشجو؛ اينجوري بايد باشد.[2]
استاد بايد پدرانه و برادرانه رفتار کند و دانشجوي خودش را رها نکند؛ اين حالتي است که خوشبختانه الآن در حوزههاي علمية ما هست؛ يعني از سنت هاي حوزههاي علمية ما يکي اين است. استاد کاملاً آماده است براي اينکه شاگرد بيايد از او بپرسد، تحقيق کند، به او کمک کند. اين احتياج به يک تزريق فرهنگي دارد. اين، يک کار فرهنگي است؛ اين با دستور نميشود.[3]
[1]. بيانات در ديدار با پژوهشکده رويان - 25/04/1386
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3393.
[2].بيانات در ديدار با وزير علوم و اساتيد دانشگاه تهران - 13/11/1388
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8824.
[3]. همان.