ارتباط هدف و کاربرد علم

1401/11/03 13:55
فصل قبل

 

در مورد ارتباط اهداف و کاربرد علم سه ديدگاه وجود دارد:

علم براي علم. يک ديدگاه قديمي در مورد هدف فعاليت علمي، جستجوي دانش بهخاطر خود دانش بوده است. غالباً گفته ميشود که فعاليت علمي جاذبه دارد؛ زيرا منبع لذت عقلاني ميشود و حس کنجکاوي ما درباره طبيعت، اسرار آن و زيباييهاي آنها را ارضا ميکند. در اين ديدگاه پاداش فعاليت علمي در زيبايي توفيقات آن است، نه نتايج عملي آن. به بيان پوانکاره[1]: «دانشمندان طبيعت را مطالعه نميکنند چون مفيد است، بلکه آن را مطالعه ميکنند زيرا از آن لذت ميبرند، و از آن لذت ميبرند زيرا زيباست. اگر طبيعت زيبا نبود، شناخت آن ارزش نميداشت و اگر شناخت آن ارزش نميداشت، زيستن ارزش نميداشت»[2]

علم براي شناخت خدا و خدمت به خلق خدا. يک ديدگاه علمي قديمي ديگر درباره هدف از مطالعه طبيعت، ديدگاه اديان ابراهيمي در مورد طبيعت است. در اين ديدگاه فعاليت علمي به خاطر فهم آثار صنع الهي در طبيعت و استفاده از امکانات طبيعت براي رفاه انسانها و جوامع انساني است.

اين ديدگاه در دوره تمدن اسلامي حاکم بود. مثلاً ابوريحان بيروني در مقدمة کتاب جغرافياي خود[3] ميگويد: «چون کسي بر آن شود که حق و باطل را از يکديگر بازشناسد، ناگزير کارش به جستجوي احوال جهان و اينکه آيا هميشه بوده يا نوپديد است، ميانجامد و اگر خود را از اين جستجو بينياز شمارد، در راهي که پيشگرفته است، از آن بينياز نيست که در تدابيري که سامان جهان در يکپارچگي و عدم يکپارچگي بر آن گردش دارد، بينديشد و بر حقايق آن آگاه شود، تا از اين راه مدبر جهان و صفات او را بشناسد... و اين جستجو و نگرش همان است که خداي تعالي از بندگان خردمند خودخواسته است، در آنجا که گفته است - و گفتهاش راست و روشنگر است - همانها که خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاهکه بر پهلو خوابيدهاند، ياد ميکنند؛ و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين ميانديشند؛ (و ميگويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريدهاي! منزهي تو! ما را از عذاب آتش، نگاهدار![4]و اين آيه شريفه همه آنچه را که بهتفصيل بيان کردم، فراميگيرد و اگر آدمي درست بر آن کار کند، به همه دانشها و شناختها دست خواهد يافت.»

در شروع علم جديد نيز اين بينش حاکم بود. هايزنبرگ برداشت کپلر از کاوش علمي را چنين بيان ميکند: «براي کپلر علم وسيله کسب منافع مادي براي انسان، يا ساختن يک فنّاوري براي زندگي بهتر در اين دنياي ناقص نبود... برعکس علم وسيله ارتقاي ذهن، و وسيله کسب آرامش در تفکر درباره کمال ابدي خلقت بود.»[5]

در اين ديدگاه، بشر خليفه خداوند در زمين است و بايد توازني را که خداوند در خلقت برقرار کرده، حفظ کند و از ايجاد فساد و خرابي در زمين پرهيز نمايد. اين ديدگاه، از جهانبيني الهي نشأت ميگيرد.

علم براي سود. در قرن بيستم نگرش سومي در مورد علم حاکم شد که هدف آن کسب دانش به خاطر منافع عملي و مادي آن است. اين ديدگاه هماکنون بر بسياري از حکومتها حاکم است و چون در زمان ما بخش عمدهاي از فعاليتهاي علمي را دولتها سرمايهگذاري ميکنند، آثار آن مخصوصاً در غرب بسيار مرئي است. ديدگاه دوم عناصر مهم ديدگاه اول را در بر دارد، اما از آن فراتر ميرود، زيرا روي فعاليت علمي قيد ميگذارد. ولي طبق ديدگاههاي اول و سوم هيچ محدوديتي براي فعاليت علمي نبايد وجود داشته باشد و هر استفادهاي که از علم بتوان کرد، بايد کرد. تمامي آثار زيانبار علم براي جوامع انساني و انسانها و محيطزيست از اين نوع رويکرد به علم سرچشمه ميگيرد.

در عصر ما دو ملاحظه عمده در ترويج علم و فناوري در غرب وجود دارد: «جستجوي علم به خاطر علم» و«جستجوي علم براي اهداف مادي و کسب قدرت بيشتر». غرب صنعتي به قول نيل پُستمن[6] در دام تکنوپولي[7] افتاده است[8] ـ اينکه هر کاري را که ميتوان کرد بايد کرد.- بعلاوه با ظهور علم کلان [9]، اهداف پژوهشهاي علمي و فناورانه بهطور روزافزون توسط صنعت و حکومتها تعيين ميشود که هدفشان حقيقت نيست، بلکه دانش براي قدرت است. طبق آمار رسمي سازمان ملل، اکنون درصد متنابهي از عالمان و مهندسان در جهان غرب درگير توليد ابزارهاي مخرب براي محيطزيست و نابودکنندة انسان هستند. براي نجات بشر از يک آينده هولناک لازم است که عالمان از حالت انفعاليِ فعلي و توجه صرف به توليد علم و فناوري به درآيند و بيشتر به فکر آينده بشر باشند. اين فراموششده است که علم و فناوري بايد رفاه انسان را فراهم کنند و هدف عالمان بايد سعادت بشر باشد. اين مستلزم گذاشتن قيود روي بعضي خطوط پژوهشي است. علم و فناوري براي بشر هم خير به بار آورده، هم شرّ و اين فزوني شرها آينده بشر را تهديد ميکند. همچنين بايد متذکر شويم که تمامي اينها ناشي از تبعيت علم از جهانبيني سکولار است. دانشمنداني که اين جهانبيني را دنبال ميکنند، قانع به نتايج کار خود هستند و از اين غفلت دارند که علم بايد در خدمت انسان باشد، نه اينکه باعث نابودي انسانها شود. اما در يک زمينه خداباورانه، علم با حکمت همراه است و لذا براي حل مسائل بشر و جوامع انساني به کار ميرود. اهدافي که باعث رضاي خداوند و رفاه انسانها ميشود. در اين ديدگاه طبيعت بهمنزله امانتي است که از خداوند به ما رسيده و ما بايد از آن نگهداري کنيم. تربيت دانشمندان متعهد و تشکيل جوامع سالم از اهداف اصلي جهانبيني اسلامي است.[10]

 


[1]. Henri Poincaré.

 

[2]. گلشني، روزنامه اطلاعات، يکشنبه 23 شهريور 1393.

 

[3]. تحديد نهايات الاماکن لتصحيح مسافات المساکن، ص3.

 

[4]. «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران:191).

 

[5]. مقاله علم و انسانيت، روزنامه اطلاعات، دوشنبه 20 مهر 1394.

 

[6]. Neil Pos‌tman.

 

[7]. Technopoly.

 

[8]. پستمن، تکنوپولي، ص 91.

 

[9]. big science.

 

[10]. گلشني، مقاله علم و انسانيت، روزنامه اطلاعات، دوشنبه 20 مهر 1394.

 

فصل بعد