مقدمه

1401/11/02 11:27
فصل قبل

 

هدف اين فصل آن است که مدرسين محترمي که تصميم دارند با جهتگيري الهي – فرهنگي تدريس نمايند و تمايل دارند برخي از معارف ديني، اخلاقي و فرهنگي را هنگام تدريس براي دانشجويان مطرح نمايند؛ بتوانند با استفاده از مواردي که بهعنوان نمونه در اين فصل آورده شده است، اين مهم را انجام دهند. لذا براي بيان مطالب ديني در خلال مباحث درسي از شيوه «گريز» استفاده ميشود.

گريز يعني انتقال هدفمند و پيشبينيشده، از مطلب علمي موردبحث به مطلب ديني موردنظر با در نظر گرفتن تناسب؛ که در اينجا منظور، انتقال از مطلب درسي به مطلب ديني يا اخلاقي هست.

براي توضيح چرايي استفاده از شيوه گريز ميتوان گفت: آموزش به دو شيوه رسمي و غيررسمي تقسيم ميشود. متخصصان مربوطه معتقدند آموزش رسمي، «اطلاعات» را افزايش ميدهد و آموزش غيررسمي، چون بهصورت ضمني است به «باور» تبديل ميشود. بهعنوانمثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قرآن در کلاس توضيح دهد اين شيوه، شيوه رسمي است. اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاس خود، گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد، اين آموزش، غيررسمي محسوب ميشود.

بهعنوانمثال هرگاه مدرس دروس رشته مهندسي معدن در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را مطرح نمايد، دانشجويان آن مطلب را بهتر و راحتتر ميپذيرند. چراکه شغل رسمي او آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و در اين کار نفع شخصي براي او متصور نيست يا لااقل کمتر متصور است. تجربيات و تحقيقات نشان داده است آموزش غيررسمي ماندگارتر و مؤثرتر است.[1]

دليل ديگر آنکه در نگاه الهي غفلت از ياد خدا، ناپسند و توجه به خدا، پسنديده و مطلوب است ازاينرو مو من چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز رهنمون ميشود.

 با دقت در آيات و احاديث معصومينg به موارد فراواني از اين نوع گريزها برميخوريم که در اينجا برخي موارد بهعنوان نمونه ذکر ميشود. مثلاً خداوند در قرآن هنگام برشمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آنجا که ميفرمايد:

«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ و َرِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛[2] اى فرزندان آدم در حقيقت ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه عورتهاى شما را پوشيده مىدارد و [براى شما] زينتى است [ولى] بهترين جامه، لباس تقوا است اين از نشانههاي [قدرت] خداست؛ باشد كه متذكر شوند.»

همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين منتقل ميکند؛ آنجا که ميفرمايد:

«وَ هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛[3] و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژدهرسان ميفرستد تا آنگاهکه ابرهاى گرانبار را بردارند آن را بهسوي سرزمينى مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هرگونه ميوهاي [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج ميسازيم باشد كه شما متذكر شويد.»

اين روش در گفتار و سيره معصومين عليهمالسلام نيز وجود دارد، امير مؤمنان (ع) هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را به يک امر اخروي منتقل مينمايند و ميفرمايند: چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد[4].

روش استفاده از گريز که در اين کتاب مدنظر قرار گرفته است، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده در اين کتاب رعايت شود اما واقع مطلب آن است که هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايت اين تناسب وجود ندارد. ازاينرو سعي شده است با کارِ گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه، تا حد امکان اين مهم رعايت شود؛ هرچند مسلّم نواقصي وجود دارد که اميد است، خوانندگان محترم با ذوق و سليقه خود و ارائه پيشنهادهاي تکميلي به غناي کار بيفزايند.

در اين فصل، از ميان دروس مشترک گرايشهاي مختلف رشته مهندسي معدن (در مقطع کارشناسي)، پنج درس مباني با عناوين زمينشناسي عمومي، مباني اکتشاف، مباني استخراج، مباني مکانيک سنگ و مباني کانهآرايي انتخاب گرديد. آنگاه در هر درس، مطلب درسي مربوط به برخي از سرفصلهاي مصوب بهصورت کوتاه ذکر و سپس گريز ديني يا فرهنگي متناسب با آن آورده شده است.

براي تدوين اين فصل نياز به کار جمعي و رعايت يکسري اصول بود که در اينجا به پارهاي از آنها اشاره ميشود:

مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود.

حتيالامکان از مطالب وبسايتهاي اينترنتي بهعنوان منبع استفاده نشود و به کتاب ارجاع شود.

قبل از هر مطلب براي آن شناسنامه (نام درس، سرفصل مربوطه و عنوان مطلب درسي) ذکر شده باشد تا خواننده بتواند به راحتي موضوع موردنظر خود را پيدا کند.

مطلب درسي کوتاه و گويا باشد(بهاندازهاي باشد که براي استاد اين رشته نياز است نه بيشتر).

مطلب ديني کوتاه و گويا باشد (بهاندازهاي باشد که فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).

در بخش مطلب ديني حتيالامکان از واژهها و ادبيات آن رشته استفاده شود.

مطالبي که براي جهتگيري ديني- فرهنگي آورده ميشود، از قبيل: معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي، تاريخي و آموزنده، متنوع باشد

جمله ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بين اين دو مطلب ارتباط برقرار کند.

مطلب درسي بهگونهاي نوشته شده باشد که اگر يک فردي که متخصص اين رشته هم نيست آن را مطالعه کرد؛ ارتباط بين آن و مطلب ديني را متوجه شود.

توضيحات ديني(يعني توضيحاتي که براي خواننده کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، جهت مطالعه بيشتر، آورده شود.

ترجمه روان آيات و احاديث آورده شود.

در صورت امکان، براي فهم بهتر مطلب از تصوير استفاده شود.

ناگفته نماند بسيارند اساتيدي که با توجه به سليقه و تشخيص خود و رعايت نمودن اصول علمي و ديني با جهتگيري الهي و فرهنگي تدريس ميکنند. اما براي تسهيل کار آنان و ديگر علاقهمندان، کتاب حاضر آماده شد تا اساتيدي که معتقد به تدريس با جهتگيري الهي فرهنگي هستند در صورت تمايل از مطالب آن استفاده نمايند.

 


[1]. بهعنوان نمونه مراجعه شود به: مقاله: آموزش رسمي يا غيررسمي، رشد مديريت مدرسه، دوره نهم، شماره 1، مهرماه1389.

[2]. اعراف: 26.

 

[3]. اعراف: 57.

 

[4]. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «نِعْمَ‏ الْبَيْتُ الْحَمَّامُ‏ يُذَكِّرُ النَّارَ وَ يَذْهَبُ بِالدَّرَن»(الكافي، ج‏6، ص496).

 

فصل بعد