تقریظ دکتر ابوالقاسم کامکار روحاني

1401/10/25 14:15
فصل قبل

وجود الگوهاي غالباً غربي حاکم بر تدريس در دانشگاههاي کشورهاي اسلامي ازجمله دانشگاههاي کشور عزيزمان ايران که نظام اسلامي آن ثمره خون شهيدان و تلاش مجاهدان در راه خداست و بيشک نشأت گرفته از حکومت پيامبر اعظم a و اميرالمؤمنين g و قيام سيدالشهداست و همچنين با توجه به اهميتي که قرآن و منابع ديني، به عنوان راهنمايان اخلاقي بشر، براي دانش و يادگيري قائل هستند، ضرورت ارائه روش و استخراج متدي الهي براي آموزش و تدريس را به ذهن آدمي متبادر ميسازد. به ويژه آنکه در بيان دين و مکتب قرآن، واژه تعليم و آموزش، به نوعي از ابتداي خلقت انسان مطرح و عنوان شده است: «وَ عَلَّمَ آدَمَ آلْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى آلْمَلائِكَةِ فَقالَ آَنْبِئُوني بِاَسْماءِ هؤُلأءِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * قالُوآ سُبْحانَكَ لأ عِلْمَ لَنا اِلّا ما عَلَّمْتَنا اِنَّكَ آَنْتَ آلْعَليمُ آلْحَكيم»(بقره: 32-31). در نخستين آيات قرآن کريم نيز که بر قلب مبارک پيامبر اکرم a در غار حرا نازل شد، خداوند اهميت تعليم و يادگيري را به خوبي روشن ميسازد:«اقرا باسم ربک الذي خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذي علم بالقلم، علم الانسان ما لم يعلم.» (علق: 5-1).

همچنين، تفحص در سلوك رفتاري يکي از معلمان الهي يعني حضرت خضر g در تعليم حضرت موسيg و بهرهمندي از روش تعليمي وي در امر آموزش و تدريس (فرآيند ياددهي- يادگيري)، اين سؤال را در ذهن ايجاد ميکند که آيا ميتوان با توجه به الگوهاي قرآني و سيره رفتاري معلمان الهي، به استخراج الگويي الهي و جامع در امر آموزش و تعليم دست يافت؟

در اين راستا، کتاب حاضر با عنوان" جهتگيري الهي-فرهنگي در تدريس مهندسي معدن" تدوين گرديده تا بتوان ان شاءالله شيوه تدريس الهي را عملاً به جاي شيوه تدريس عموماً غربي در اين رشته در دانشگاههاي کشور جايگزين نمود. قاعدتاً اين امر بدون تلاش مستمر اساتيد و مشارکت دانشجويان براي حاکميت دادن به دستورات الهي و تعاليم ديني و قرآني در تدريس محقق نخواهد شد. در اين زمينه، آنچه مسلّم است قرآن براى تعليم و تعلم آداب خاصى را بيان کرده است. در مسئله تعليم قرآن به مسئله مهم و اساسى تعهد اشاره ميكند و بيان ميدارد كه تعليمدهنده (معلم يا استاد) بايد با متعلم (دانشآموز يا دانشجو) شرط كند كه بر پايه و اساس دانش عمل نمايد و متعهد گردد تا از دانش خود به خوبى و درستى بهره گيرد. بر همين پايه است كه هاروت و ماروت دو فرشته الهى در زمان حضرت سليمان g براى آموزش متعلمان از ايشان ميخواهد كه متعهد گردند تا از دانش خويش در راستاى اهداف نادرست بهره نگيرند و آن را براى اهداف سازنده و مفيد به كار گيرند (بقره: 102). افزون بر اين ميتوان به آداب اخلاقي ديگرى كه قرآن درباره تعليم و تعلم بدان تأكيد كرده است، مانند احترام، تذکر، صبر، نظم و توکل به خدا اشاره نمود. همچنين فرآيند تدريس حضرت خضرg در قرآن حاکي از آن است که اين آموزگار راستين الهي نهفقط تأکيد بر موضوع تدريس داشته، بلکه اهتمام بر نتيجهگيري و تعميم موضوع کلاس در ساير موارد مشابه داشته تا شاگرد، بتواند با شناخت موضوع، آن را به ساير موارد زندگي تعميم داده و در حل مسائل مشابه زندگي به کار گيرد.

در نهايت، در اين زمينه لازم است به حديثي از امام صادق g توجه شود که فرمودند:

«مَن تَعَلَّمَ للّه‏ و عَمِلَ للّه‏ و عَلَّمَ للّه‏ دُعِيَ في مَلَكوتِ السَّماواتِ عَظيما، فقيلَ: تَعَلَّمَ للّه‏، و عَمِلَ للّه‏، و عَلَّمَ للّه‏!»

 هر كه براى خدا علم بياموزد و براى خدا [به آن] عمل كند و براى خدا به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها از او به بزرگى ياد شود و گفته شود: براى خدا آموخت، براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد! الأمالي للطوسي: 167/280

باشد که اساتيد ما با آموزش در راه خدا که يقيناً لازم است قبل از تعليم و تدريس، نفس خود را تزکيه و تهذيب نمايند، به مقامات بالاي ملکوت و رستگاري واقعي دست يابند و بتوانند راه خود و دانشجويان را روشن سازند وگرنه به قول امام خميني (ره): در نفسي که مهذب نشده، علم حجاب ظلماني است.

ابوالقاسم کامکار روحاني    

دانشيار دانشکده مهندسي معدن

نفت و ژئوفيزيک

فصل بعد
نقدها و نظرات