چرا خداوند فاعل حقيقي است؟

1401/10/25 14:18
فصل قبل

 

برخي علوم مانند رشتههاي زمينشناسي، زيستشناسي، مهندسي معدن با مخلوقات خداوند سروکار دارند و برخي ديگر با مصنوعات ساختهشده به دست بشر سروکار دارند مانند رشتههاي مهندسي برق، مکانيک و نساجي در هرکدام از اين علوم فاعل بودن خداوند را ميتوان مورد بررسي قرار داد.

الف- در علوم مرتبط با مخلوقات

در علومي که با مخلوقات خداوند سروکار دارند برهانهاي مختلفي جهت اثبات فاعليت خداوند وجود دارد. يکي از اين برهانها، برهان نظم است. نظم به معني چينش حسابشده و هدفدار اشياء در عالم است. نظمي که در مخلوقات عالم وجود دارد از وجود ناظمي باشعور و حکيم که همان خداوند متعال است حکايت ميکند. قرآن کريم در آيات مختلفي به اين نظم اشاره کرده و آن را نشانهاي بر وجود خداوند ميداند. در سوره ذاريات آمده است:   

«وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؛[1]و روى زمين براى اهل يقين نشانههايى [متقاعدكننده] است و در خود شما پس مگر نمى‏بينيد؟»

يا در سوره غاشيه خداوند مردم را به توجه به نظم موجود در خلقت شتر، آسمان، زمين و کوهها دعوت ميکند:

«أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ؛[2] آيا به شتر نمى‏نگرند كه چگونه آفريده شده و به آسمان كه چگونه برافراشته شده و به كوه‏ها كه چگونه برپا داشته شدهاند.»

لازم به ذکر است برهانهاي عقلي و فلسفي ديگري نيز براي اثبات وجود خداوند وجود دارد؛ اما ظاهراً آسانترين راه خداشناسي همين برهان نظم است بهطوريکه در کتاب توحيد مفضل نيز که امام صادق g آن را به شخصي به نام مفضل تعليم دادهاند از همين برهان يعني توجه به شگفتيها و نظم موجود در عالم استفاده نمودهاند. اين کتاب شامل چهار بخش است. شگفتي‏هاي آفرينش انسان، شگفتي‏هاي خلقت حيوانات و شگفتي‏هاي طبيعت، عناوين سه بخش اول اين كتاب است و در بخش پاياني نيز به موضوع مصالح و حکمتهاي وجود ناملايمات و مشکلات در عالم پرداخته است.

نکتهاي که در باب برهان نظم وجود دارد اين است که منکرين وجود خداوند نظم موجود در عالم را قبول دارند. ناظم را نيز به معني نيروي نظمدهنده قبول دارند يعني اصل عليت و علت فاعلي را قبول دارند؛ اما تنها فرقي که بين آنها و موحدين وجود دارد اين است که آنها علت غايي را قبول نداشته و قائل به نظم تصادفي هستند و ميگويند اين نظم بهصورت تصادفي در طول ساليان دراز به وجود آمده است. بهعبارتديگر آنها نظم حسابشده و هدفدار را قبول ندارند و به همين دليل وجود ناظمي باشعور و حکيم را انکار ميکنند. در جواب اين گروه بايد گفت که با حساب احتمالات بهراحتي ميتوان اثبات کرد که پديد آمدن چنين نظمي بهصورت تصادفي امکانپذير نيست. بهعنوانمثال براي اينکه دست شخصي بهصورت تصادفي و بيهدف به صفحه کليدي با 32 حرف، برخورد کند و يک کلمه بامعني مانند "علي" به وجود آيد احتمالي برابر با 3 در صد هزار است.

حال براي نوشته شدن تصادفي يک جمله معنادار مانند "بسمالله الرحمن الرحيم" با توجه به اينکه از 19 حرف تشکيلشده است اگر عمل نوشتن اين جمله  بار تکرار شود احتمال دارد يکبار جمله "بسمالله الرحمن الرحيم" نوشته شود. اگر فرض کنيم در هر ساعت يکبار عمل نوشتن اتفاق بيفتد و طول عمر زمين را که 4 الي 5 ميليارد سال به ساعت تبديل شده و بر عدد فوق تقسيم شود برابر  خواهد بود که بسيار کوچکتر از19(32) است. مشاهده ميشود به وجود آمدن جملهاي به اين کوچکي بهصورت تصادفي در طول عمر زمين امکانپذير نيست چه برسد به مخلوقات موجود در عالم که بدن آنها از هزاران جزء تشکيلشده و هر جزء ساختمان بسيار پيچيدهاي دارد. بنابراين احتمال پديد آمدن موجودات عالم بهصورت تصادفي صفر است.

ب- در علوم مرتبط با صنايع

در اين علوم چون با مصنوعات ساخته شده بشر سروکار دارد، توجه به فاعل حقيقي بيشتر مورد غفلت قرار ميگيرد. درحاليکه در اينجا نيز فاعل حقيقي خداوند متعال است و عدم توجه به آن با توحيد افعالي سازگار نيست. در اين علوم نيز بشر با استفاده از نظم موجود در جهان توانسته است به پيشرفتهاي کنوني دست يابد. براي روشن شدن اين مطلب بايد به نکات زير توجه کنيم:

مواد اوليه تمام مصنوعات بشري را خداوند آفريده و در اختيار بشر قرار داده است. خداوند در قرآن کريم ميفرمايد:«هُوَ الَّذي خَلَقَ‏ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً؛[3] او خدايى است كه همه آنچه را در زمين وجود دارد، براى شما آفريد.» بهعنوانمثال آيا اگر مادهاي به نام سيليکون و يا ژرمانيم در نظام طبيعت وجود نداشت، ساخت نيمههاديها که در مدارات الکترونيکي از آن استفاده ميشود به شکل کنوني امکانپذير بود؟

تمام اختراعات و اکتشافات بشر مرهون قوانين طبيعي و همچنين خواصي است که خداوند به اشياء مختلف داده است و اگر چنين قوانين ثابت و منظمي وجود نداشت هيچ اختراعي به ثبت نميرسيد. بهعنوانمثال اگر خاصيت آبراني و آبدوستي کانيهاي مختلف وجود نداشت فرآيند جداسازي به روش شناورسازي (فلوتاسيون) غيرممکن بود.

 


[1].  ذاريات:20و21.

 

[2]. غاشيه: 17-19.

 

[3]. بقره:29.

 

فصل بعد