1-5- شیوههای توجه به فاعل حقیقی
1401/10/14 10:14فصل قبل
شیوههای توجه دادن به فاعل حقیقی، در هنگام تدریس متفاوت و فراوان است که از اساتید انتظار میرود با توجه به هدف این فصل به شیوههای دیگر همدست پیدا کنند. به برخی موارد در اینجا اشاره میشود:
استاد، ابتدای ترم خاطرنشان کند که ما در این رشته علمی و کلاس درس، ساختار بدن انسان را بهعنوان بخشی از کتاب آفرینش خداوند مطالعه میکنیم با توجه به اینکه علم تشریح به دانشجویان رشتههای علوم پزشکی امکان شناخت نظم نهفته در تکامل جنین و ساختمان میکروسکوپی و مایکروسکوپی بدن انسان را میدهد.
در هنگام بیان مطلب درسی، هرگاه به شگفتیهای موجود در بدن انسان رسید با گفتن اللهاکبر یا سبحانالله دلها را متوجه قدرت خدا کند. مثلاً تبدیل یک سلول تخم لقاح یافته با برنامهریزی از قبل پیشبینیشده به یک انسان کامل طی نه ماه زندگی داخل رحمی، جای بیان عظمت خالق با ذکر «اللهاکبر» را دارد.
تمام فعلوانفعالات در بدن انسان به دو صورت ارادی و غیرارادی انجام میشود؛ که طبق یک برنامهریزی منظم در خلقت الهی است. گاهی میتوان با این سؤال، چه کسی در نهایت افعال ارادی و غیرارادی ما را ایجاد و هدایت میکند؟ دانشجویان را متوجّه خدا کرد.
در اولین جلسه حضور دانشجویان در سالن تشریح به این واقعیت اشاره شود که عاقبت هر انسانی مرگ است و روزی نوبت اوست نباید دچار تکبر و فخرفروشی گردد. حضرت علی A فرمودند:
«آدم را با فخرفروشی چهکار؟ او که در آغاز، نطفهای بیمقدار و در پایان مرداری متعفن است، نه میتواند روزی خویشتن را فراهم کند و نه مرگ را از خود دور نماید»[1]
در مواقع کار با کالبد انسان اشاره شود به شأن بالای انسانی و حفظ حرمت بدن انسان بهعنوان اشرف مخلوقات خدا؛ و استاد مقید شود تا احکام شرعی مختص میت ازجمله غسل مس میّت را بیان کند.
1-5-6- ذکر فاعلیت خداوند در گزارههای علمی
بیان نام خداوند بهعنوان علت حقیقی در بیان گزارههای علمی حین تدریس، یکی از روشهای توجه به فاعلیت خداوند است. باید دقت شود که اگر مطلب علمی قطعی است و استناد آن فعل به خداوند بیاشکال باشد؛ فاعلیت حقیقی ذکر شود. در ادامه به چند نمونه از گزارههای علمی ثابت و قطعی با ذکر فاعلیت حقیقی، اشاره میشود:
- علم بافتشناسی
گزاره علمی 1: برای جلوگیری از ورود میکروبها به داخل بدن اتصالات محکم در سطح پوست و برای ایجاد هماهنگی در عملکرد بین سلولهای دهلیزی و بطنی، اتصالات شکاف دار در بافت ماهیچهای قلب شکلگرفته است.[2]
گزاره علمی با ذکر فاعلیت 1: خداوند برای جلوگیری از ورود میکروبها به داخل بدن اتصالات محکم را در سطح پوست و برای جلوگیری از بینظمی در آهنگ ضربان دهلیزها و بطنها اتصالات شکاف دار را در بافت عضله قلبی قرارداد.
- علم جنینشناسی
گزاره علمی ۲: مایع امنیون ایجادشده توسط سلولهای امبریوبلاست در دوران زندگی داخل رحمی حرکت را برای جنین و زایمان را برای مادر تسهیل میکند.[3]
گزاره علمی با ذکر فاعلیت 2: خداوند با ایجاد مایع امنیون در کیسه امنیون حرکت را برای جنین و زایمان را برای مادر تسهیل میکند.
- علم آناتومی
گزاره علمی 3: قلب در فضای میان سینه و بین دو ریه قرار دارد اما ریه چپ دارای بریدگی قلبی هست بدین معنا که از طریق این بریدگی در مواقع اضطراری و اورژانسی دسترسی مستقیم به قلب جهت تزریق و احیای آن ممکن میشود.[4]
گزاره علمی با ذکر فاعلیت 3: خداوند قلب را در فضای بین دو ریه قرارداد تا از آن محافظت کند اما برای دسترسی به قلب و برگرداندن آن در زمان اضطراری بریدگی قلبی را نیز در ناحیه ریه چپ تعبیه کرد.
1-5-7- گفتارهای دانشمندان علوم طبیعی
گاهی بهتناسب مطالب درسی میتوان جملاتی از بزرگان آن علم را که به نقش خدا توجه شده، مطرح کرد. بیان گفتارهای خدا باورانِ اندیشمندان علوم طبیعی، در هنگام تدریس قطعاً برای توجه دادن دانشجویان به فاعل حقیقی تأثیر بسزایی دارد که به مواردی از این دانشمندان اشاره میشود:
چند سال پیش عدهای از اساتید دانشگاه جده آیات قرآنی مربوط به جنینشناسی را جمعآوری کردند اما با خود گفتند که آیا گفتههای قرآن دراینباره منطبق با واقع است؟ یکی از آنان اظهار داشت بر اساس فرموده قرآن:
«افَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا؛[5] اگر این قرآن از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار مییافتند.»
اما جهانِ جنین همانطور که از نامش پیداست، جهانی پوشیده و ناپیدا است، چگونه میتوان آیات جنینشناسی را با واقعیّات مورد بررسی قرارداد؟ بنا به توصیه قرآن:
«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛[6] از آنان که میدانند [و تخصص دارند] بپرسید.»
آنها از یکی از متخصصین جهانی در جنینشناسی بنام «کید مور»، استاد دانشگاه تورنتو کانادا و صاحب تألیفات متعدد دراینباره دعوت کردند و به او گفتند: این تمامی آیاتی است که قرآن ـ کتاب آسمانی ماـ در مورد رشته شما بیان داشته است. از شما میخواهیم که آنها را با واقعیات جنینشناسی (که از راه میکروسکوپ) بهدستآمده و سایر تجربیات و آزمایشها را مورد بررسی قرار دهید و به ما بگویید که این آیات تا چه اندازه با واقعیتهای جنینشناسی منطبق است.
کید مور ابتدا با بهت و حیرت گفت: چگونه ممکن است محمد J۱۴۰۰ سال قبل، جنین و مراحل آن را توصیف کند؛ کاری که دانشمندان تا سی سال قبل نتوانستهاند؟ اما پس از بررسی آیات، حیرتش تبدیل به شگفتی و تحسین گشت و آنقدر تحت تأثیر آیات جنینشناسی قرآن قرار گرفت که تصمیم گرفت کتاب جنینشناسی خود را با آیات قرآن و احادیث نبوی تکمیل کند. وی در چاپ بعدی کتابش به نام «قبل از آنکه ما زاده شویم» در بخش مربوط به تاریخچه جنینشناسی، مواردی را افزود که در چاپ اول نبود؛ زیرا آنچه او در قرآن یافت، جلوتر از زمان آن بود. دکتر کید. آل. مور یافتههای خود را از قرآن که همگی مطابق با واقع و آزمایشهای علمی بود و یا برایش تازگی داشت به کتابش «انسان رشد کننده» افزود و چاپ دوم آن را به نام «Keithe Moore، The Deveioping Human» و چاپ سوم آن را با مقدمهای از یکی از علمای اسلام به نام شیخ عبدالمجید الزندانی، منتشر کرد. و آنگاه تحت عنوان: «الانسان النامی مع زیادات اسلامیه» به زبان عربی ترجمه و چاپ شد. انتشار این کتاب جهانی، پزشکی را شگفتزده کرد بهطوریکه برای توضیحات بیشتر، او را سه بار به مصاحبه تلویزیونی فراخواندند. کشفیات کید. آل. مور از قرآن و حدیث و تکمیل کردن کتابش با آن و تشرفش به اسلام، موجب گردید که چندین پروفسور جنینشناس و غیره به قرآن رویآورند و مسلمان شوند و در درس گروههای بعدی قرآن و علم شرکت کنند.
1-5-7-2- سخنرانی پروفسور مور در اجلاس پزشکی
دکتر مور در هشتمین اجلاس پزشکی (۱۹۸۱) عربستان اظهار داشت:
«جای بسی خوشحالی است که بتوانم سهمی در روشن ساختن آیات قرآن در مورد تکامل انسان داشته باشم. برای من کاملاً روشن است که این گفتهها از جانب خداوند برای حضرت محمد J فرستادهشده است؛ زیرا تقریباً تمامی این علوم تا قرنها بعد، کشف نشده بود و برای من قطعی است که حضرت محمد Jحتماً پیامبر خداست. من بسیار شگفتزده شدم هنگامیکه به صحت اظهارات پزشکی قرآن که در هفتم میلادی مطرح کرده پی بردم یعنی زمانی که هنوز علم جنینشناسی به وجود نیامده بود. من از گذشته باعظمت علمی مسلمانان در قرن دهم میلادی مطلع بودم و میدانستم که خدمات ارزندهای به علم پزشکی نمودهاند ولی مطلب زیادی در مورد حقایق دینی و نیز ایدههای علمی ـ پزشکی موجود در قرآن و احادیث نبوی نمیدانستم».
دکتر مور در اجلاس قاهره در تحقیقی که ارائه داد اظهار داشت:
«مشخص نمودن صحت آیات قرآن کریم در ارتباط با رشد انسان بسیار برای من مسرتبخش بوده است. وی گفت: که بهوضوح برای من مشخصشده است که چنین اظهارنظرهایی باید از طرف خدای متعال باشد؛ زیرا قسمت اعظم این سخنان تا قرنها بعد مکشوف نشده و باقی ماند و این نظر ثابت مینماید که [حضرت] محمد J فرستاده خداوند است.»
دکتر گری میلر جریان دیدار و گفتوگوی تلویزیونش با دکتر کید مور را چنین گزارش میدهد:
«من از دیدار و گفتوگو با دکتر کید مور در یک برنامه تلویزیونی بسیار لذت بردم، او که یافتههایش را با اسلاید نمایش میداد، یادآور شد که برخی از چیزهایی که قرآن راجع به رشد جنین انسان بیان کرده، تا سی سال پیش ناشناخته بود بهویژه توصیف قرآن از جنین به علقه (زالو و شبه لخته خون)، برای او جدید بود اما وقتی او آن را بررسی کرد، دریافت که این مطلب درست است و آن را به کتابش افزود. او میگفت: من قبل از این هرگز به این نکته فکر نکرده بودم. او به بخش جانورشناسی رفت و به مطالعه و بررسی زالو پرداخت. وقتی فهمید که زالو دقیقاً شبیه جنین است، تصمیم گرفت دو تصویر از آنها را در کتابش درج کند».
دکتر گری میلر دراینباره میگوید: «اگرچه مثال فوق از اطلاعات تحقیقاتی انسان که در قرآن آمده مربوط به یک غیرمسلمان است، اما به همان اندازه معتبر است چراکه این شخص (دکتر کید مور) از کسانی است که در جنینشناسی خبره و صاحبنظرند.»
1-5-7-3- تی.وی.انپرساود T.V.N Persaud
او پرفسور آناتومی در دانشگاه مانی توای کانادا است. وی نویسنده بیش از ۲۰ کتاب و ۱۸۱ مقاله علمی است و کتاب مشترکی با پرفسور مور درباره جنینشناسی نوشته که کتاب درسی در همه دانشگاههای دنیاست و در سال ۱۹۹۱ میلادی مفتخر به دریافت جایزه معتبر J.C.B گردید. او نیز مانند «مور» تحت تأثیر آیات جنینشناسی قرآن، مسلمان شد و برای اولین بار در بخش تاریخچه جنینشناسی کتاب بینالمللی و درسش، جنینشناسی قرآن را مطرح کرد و در مصاحبه خود اظهار داشت:
«به نظر من حضرت محمدJ یک شخص امی بود که نه میتوانست بخواند و نه بنویسد، وی در هزار و چهارصد سال پیش نظریات علمی عمیقی را مطرح میکند که بعداً بهطور شگفتانگیزی همه آنها مورد تأیید علم تجربی قرار میگیرد».
پروفسور پرساود بهاتفاق پروفسور کید مور برای اولین بار در کتاب جنینشناسی خود، جنینشناسی قرآن در قرن هفتم میلادی را در تاریخچه این علم مطرح کرد:
«من شخصاً نمیتوانم بگویم که این تصادفی و شانس محض بوده است؛ زیرا تعداد مفاهیم و موضوعات علمی مطرحشده در قرآن زیاد است و همانطور که پروفسور کید آل مور اشاره میکند، من اعتراف میکنم که این مفاهیم ریشه در یک وحی الهی دارد و نمیتواند از منبعی غیر از سرچشمه وحی گرفتهشده باشد».
یکی از احادیثی که نظر پرساود را به خود جلب کرده، این حدیث نبوی است که میفرمایند:
«چون ۴۲ شب بر نطفه بگذرد، خداوند فرشتهای را میفرستد تا آن را صورت بخشیده و گوش و چشم و پوست و گوشت و استخوانش را بیافریند. سپس میپرسد: آیا پسر باشد یا دختر؟ و پروردگارت آنچه بخواهد مقرر میدارد».[7]
شکل 1-1: شکلگیری جنین انسان در ادوار مختلف بر اساس تعاریف قرآن بر گرفته از کتاب جنینشناسی لانگمن
|
شکل2-1: جنین 6 هفته بر گرفته از کتاب جنینشناسی لانگمن
اگر به تصویر جنین ۳۵ روزه بنگریم، صورت انسانی در آن تشخیص نمیدهیم. تا اینکه جنین ۴۲ روزه میشود باز شکل انسانی ندارد؛ اما در خلال هفته هفتم و بعد از ۴۲ روز بهکلی جنین تغییر شکل میدهد و بهصورت آدمی درمیآید.
با توجه به مطالب علمیای که در منابع جنینشناسی آمده است مشخص میگردد، با اینکه جنسیت جنین در موقع لقاح تعیین میشود، اما در حقیقت مؤنث یا مذکر بودن جنین هنگامی مشخص میشود که گونادها ساختمان اصلی خود را به دست آورده باشند. گونادها بهتدریج از اواخر هفته ششم تا هفته هفتم شکل اصلی خود را به دست میآورند و در واقع از هفته ششم به بعد سلولهای زایای اولیه با ورود به گونادها مهاجرت خود را تکمیل میکنند و ترکیب کروموزومی مؤنث یا مذکر بودن این سلولها باعث تکامل گونادها به تخمدان یا بیضه میشود. همچنین ازنظر فنوتیپی نیز تا آخر هفته ششم جنسیت جنین نامشخص است زیرا شکل اعضاء تناسلی خارجی درنرو ماده یکسان هست و بعدازاین زمان است که ظاهر دستگاه تناسلی خارجی جنینهای مؤنث و مذکر متفاوت میشود. چنانچه در این بازه زمانی در فرایند تکامل گناهها اختلالی ایجاد شود منجر به ایجاد ناهنجارهای جنسی در جنین میگردد که تحت عنوان فرد بین جنسی (intersex) خوانده میشود.[8]
شکل 3-1 جنین هفته6 جنین هفته4 بر گرفته از کتاب جنین شناسی لانگمن |
پروفسور موریس بوکای متولد سال ۱۹۲۰میلادی و رئیس کلینیک جراحی دانشگاه پاریس، با دیدن آیات اعجاز آمیز قرآن مسلمان شد و چند سال به تحقیق درباره ارتباط میان مفاهیم متون مقدس و دستاوردهای فنّاوری جدید پرداخت و کتابی به نام «تورات، انجیل، قرآن و علم» تألیف کرد که پرفروشترین کتاب سال ۱۹۷۶ میلادی گردید.
علاقه او به یادگیری زبانهای کلاسیک ازجمله عربی و نیز مطالعات وی در کتاب آسمانی و مقایسه آنها با دستاوردهای علوم پزشکی باعث شد که استدلالهایش بسیار متقن و جامع و با ثبات باشند. وی به خاطر تألیف کتاب تحقیقات پزشکی به دریافت جایزه تاریخی از آکادمی فرانسه و جایزه دیگری در همین ارتباط از آکادمی پزشکی ملی فرانسه، نائل گردید. آثار دیگر وی: «منشأ بشر چیست» (۱۹۸۸) موسی و فرعون ـ یهودیان در مصر (۱۹۹۴) و تأملی بر قرآن (۱۹۸۹) هست.
موریس بوکای پس از ده سال مطالعه در قرآن در سال ۱۹۷۶ خطاب به مجمع پزشکی فرانسه، اظهار داشت: در قرآن موضوعات علمی در ارتباط با تولیدمثل و فیزیولوژی وجود دارد که کاملاً با دستاوردهای کنونی علم مطابقت دارند. علم، از اصول قرآنی است و تا این اندازه است که باید اعتراف کنیم که این مسائل پیچیده علمی که پس از ۱۴۰۰ سال، علم بهتازگی به حقیقت آنها پی برده است، نمیتواند توسط یک شخص امی (و درس ناخوانده) مطرحشده باشد و تنها باید اعتراف کرد که آن حضرت به منبع مافوق بشری در آن روزگار متصل بوده است. این غیرممکن است که یک شخص درس نخوانده، کتابی را خلق کند که ازلحاظ ادبی سرآمد کتب دیگر ادبای عرب باشد و ازلحاظ علمی هنوز پس از چهارده قرن منبع زایش علوم جدید باشد.
- امشاج از دیدگاه پروفسور موریس بوکای
پروفسور موریس بوکای وقتی آیه 1 و 2 سوره دهر را مشاهده کرد که خداوند میفرمایند: «هَلْ آتی عَلَی الانسان حِینٌ مِنَ الدَّهر لَمْ یَکُن شَیئاً مَذکوراً اِنّا خَلَقنا الانسان مِنْ نُطفهٍ امشاج؛[9] آیا [جز این است که] مدتزمانی بر انسان [در شکم مادر] گذشت و او چیز قابلذکری نبود؟ ما انسان را از نطفه امشاج [تشکیلشده از آمیختهها] آفریدیم.»
به تفاسیر مختلف مراجعه و بهدقت آن را بررسی کرد. پس از بررسی متوجه شد کلمه «امشاج» جمع مشج یا مشیج به معنای آمیختهها است[10] و مراد ترکیبی از مواد و عناصر مختلف یا آمیزهای از اسپرم و تخمک است. چراکه مراد از نطفه، مجموع آمیختهها با اجزای مختلف است.
اغلب مفسرین قدیم این مخلوطها و آمیختهها را عنصر مذکر و مؤنث میدیدند. اما ازآنجاکه امشاج جمع است نه مفرد و نه تثنیه، مفسرین جدید مانند تفسیر منتخب، نشر شورای عالی امور اسلامی قاهره، این طرز دید را اصلاحکرده و در اینجا تشخیص میدهند که گذشته از آمیخته شدن نطفه مرد و زن، قطره منی واجد عناصر گوناگون است. پروفسور موریس بوکای رئیس کلینیک جراحی دانشگاه پاریس در کتاب خود «تورات، انجیل، قرآن و علم» که پرفروشترین کتاب سال ۱۹۷۶ میلادی است، مینویسد:
«از نظر من دیدگاه تفسیر منتخب بسیار درست است و امشاج جمع است یعنی آمیختهها، بنابراین عناصر گوناگون نطفه کداماند؟ مایع منی از ترشحات مختلفی است که از غدد سیستم تولیدمثلی مانند بیضهها، پروستات، غدد ملحق به مجاری ادرار و ... سرچشمه میگیرد».
1-5-7-5- مارشال جانسون E. Marshall Johnson
پروفسور مارشال جانسون یکی از دانشمندان برجسته امریکا و رئیس دپارتمان آناتومی و مدیر انستیتو Danicl دانشگاه توماس جفرسون فیلادلفیا است که درباره آیات جنینشناسی قرآن مطالعه و تحقیق به عملآورده و مسلمان شده است. او میگوید: «توصیف مراحل جنین موجود در قرآن نمیتواند تصادفی و اتفاقی باشد، احتمال دارد که محمدJ یک میکروسکوپ بسیار قوی داشته ولی قرآن مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است درحالیکه میکروسکوپ قرنها بعد از حضرت محمدJ اختراعشده است. پروفسور جانسون با لبخند اظهار داشت: البته اولین میکروسکوپ اختراعشده قادر نبود بیش از ده برابر بزرگنمایی کند و تصویر آنهم واضح نبود. آنگاه گفت: هیچ ضدیت و مغایرتی با این حقیقت که واسطه الهی در بیانات حضرت محمد J در کار است، نمییابم.»
- جریان مسلمان شدن مارشال جانسون
وی که در هشتمین اجلاس پزشکی عربستان شرکت کرده بود و در گروه اعجاز علمی قرآن و حدیث حاضر شد، پرسید موضوع این گروه چیست؟ یکی از علمای یمن شیخ عبدالمجید به وی پاسخ داد که موضوع این گروه بررسی مطالبی است که قرآن و حدیث در ۱۴۰۰ سال پیش بیان داشته و مقایسه آن با آنچه که علوم روز بیان کرده است. پرسید: مثلاً؟ گفته شد: مثلاً علم روز میگوید که انسان در طی دورههای مختلف و مراحلی آفریده شده و قرآن این اطوار و مراحل را حدود ۱۴۰۰ سال پیش بیان کرده است. او از جایش بلند شد و فریاد برآورد: نه نه نه این نمیتواند گفته قرآن باشد ما درک میکردیم که این آیه چه اثری بر او گذاشته، درحالیکه او یکی از علمای مشهور امریکاست و میداند که پزشکان قبل از کشف میکروسکوپ در قرن شانزدهم و در طول قرن هفدهم معتقد بودند که انسان در مرحله نطفه بهصورت انسانی مینیاتوری بوده است و شکلی را پزشکان آن عصر ترسیم کرده تا بیان کنند که انسان بهصورت کاملی در این حیوان منوی آفریدهشده است و این اعتقاد در غیرمسلمانان تا قرن ۱۸ میلادی همچنان استمرار داشت؛ ولی بعد از کشف سلول جنسی زن (تخمک) در قرن ۱۸ میلادی، نظر دانشمندان تغییر کرد و گفتند: انسان بهطور کامل در تخمک آفریدهشده زیرا که تخمک بزرگتر از اسپرم مرد است و نقش مرد در خلقت جنین کنار رفت، همچنان که در قرن هفدهم نقش زن کنار رفته بود. تنها در نیمه قرن نوزدهم بود که دانشمندان بهتدریج دریافتند که انسان طی اطوار و مراحلی آفریده میشود. ازاینرو وقتی به پروفسور مارشال جانسون گفته شد که این مسئله در قرآن ۱۴۰۰ سال پیش به آن تصریحشده، ایستاد و فریاد زد که نه نه نه. در این هنگام یک نفر پزشک مسلمان برخاست و برای او قرآنی آورد و گفت: بفرمایید بخوانید. برایش این آیه تلاوت شد که خداوند میفرماید:
«مَّا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّـهِ وَقَارًا وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا؛[11] چرا شما برای خدا عظمت قائل نیستید؟! درحالیکه شما را در مراحل مختلف آفرید تا از نطفه به انسان کامل رسیدید.»
و او ترجمه معانی آیات را با زبان انگلیسی قرائت کرد. سپس این آیه برایش تلاوت شد:
«یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُصْرَفُونَ؛[12] او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در پوششهای سهگانه، میبخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستی) از آن اوست؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ پس چگونه از راه حق منحرف میشوید؟»
پروفسور مارشال نشست و گفت: ممکن است این آیه چند تفسیر داشته باشد: اینکه تصادفی باشد؛ در پاسخ ایشان، ۲۵ آیه که صراحتاً به این موضوع اشاره شده بود مطرح کردند و گفتند: آیا میتواند تمامی این ۲۵ آیه نیز تصادفی باشد؟ افزون بر اینکه قرآن برای هر یک از مراحل نامی گذاشته: ابتدا نطفه، سپس علقه و بعد مضغه و بعد از آن عظام و بعد از آن رویش گوشت: آیا اینها نیز تصادفی است؟ گفت: نه. به وی گفته شد: دیگر چه؟ پاسخ داد: ممکن است گفته شود که محمدJ میکروسکوپ بزرگی داشته است. به وی گفته شد: شما بهتر میدانید که مثل این مراحل و دقایق و تفاصیل و آنچه را که علم به آن رسیده و قرآن قبلاً بیان داشته فراهم نمیشود مگر با میکروسکوپهای بزرگ و کسی که دارای چنین میکروسکوپی باشد، باید آن را از نسلهای گذشته گرفته و به نسلهای بعدی تحویل داده باشد. پروفسور مارشال خندید و گفت: من در یک نمایشگاهی دیدم که نخستین میکروسکوپی که در جهان اختراع شد، بیش از ده برابر بزرگ نمیکرد و نمیتوانست صورت روشنی ارائه دهد. آری حضرت محمد Jنه تجهیزاتی داشت و نه میکروسکوپی، بنابراین راهی جز این نمیماند که بگوییم او رسولی از جانب خداوند است. بعد از آن بود که بحث مربوط به اعجاز علمی قرآن و حدیث در آن گروه آغاز شد و گفتوگو درباره اطوار و مراحل جنین متمرکز گردید.
پروفسور کید مور و سایر پزشکان راجع به شکل ظاهری جنین سخن گفتند و پروفسور مارشال به وصف دقیق قرآن از جنین خارجی و ترکیبات داخلی آن پرداخت، ازجمله چیزهایی که او در میان گذاشت این بود: آیات قرآن در واقع شرح مراحل خارجی جنین است ولی مراحل داخلی جنین به هنگام آفرینش و مراحل رشد، آن را نیز مدنظر دارد و حوادث مهم در آفرینش جنین را که دانشمندان معاصر به آن پی بردهاند، مورد تأکید قرار میدهد. آنگاه تصویری از جنین در مرحله مضغه را ارائه کرد که نشانگر شکل خارجی جنین بوده، خمیده و کمانی است و در انتهای کمان آثاری است که گویی دندان به روی آن فشار داده، همچون گوشت جویده شده و به تعبیر قرآن مضغه است. برخی از قسمتها برآمده و برخی فرورفته مثل مضغه که طول آنیک سانتیمتر است.
اگر قطعهای از آن را جداسازیم و اجزای داخلی آن را تشریح کنیم، میبینیم که بیشتر تجهیزات آن آفریدهشده است. پروفسور جانسون میافزاید در این شکل خواهیم دید که جزئی از سلولها آفریدهشده و جزئی دیگر هنوز آفریده نشده است و اگر بخواهیم این مرحله از مضغه را توصیف کنیم، چه میگوییم؟ آیا میگوییم این مُخَلَّقَه (آفریدهشده) است؟ این منطبق بر جزئی است که خلقشده و اگر بگوییم غیر مُخَلَّقَه (آفریده نشده) فقط بر جزئی منطبق است که هنوز خلق نشده است؛ بنابراین چارهای جز این نیست که همچون قرآن آن را توصیف کنیم و بگوییم:
«ثُمَّ مِنْ مُضْغَه مُخَلَّقَه وَ غَيْرِ مُخَلَّقَه؛[13] آنگاه از گوشت جویده، آفریدهشده و آفریده نشده.»
آنگاه پروفسور مارشال، جانسون سخنان خود را چنین جمعبندی کرد: «من به عنوان دانشمندی جهانی تنها با اشیایی میتوانم کار داشته باشم که آنها را با مشخصات میبینم، آنگاه میتوانم علم جنینشناسی و مراحل علم زیستشناسی را بفهمم همچنان که میتوانم کلماتی از قرآن را که برایم ترجمه میشود دریابم؛ اما اگر فرضاً من در زمان گذشته [زمان حضرت محمدJ] بودم که نمیتوانستم چیزی را ببینم، مسلماً نمیتوانستم آن را توصیف کنم و اینکه حضرت محمد J در آن زمان جهل و تاریک اینچنین به توصیف مراحل جنین پرداخته که خود آن را ندیده و از کسی نشنیده، باید این معلومات را از جایی دریافت کرده باشد. ازاینرو هیچ ضدیّت و مغایرتی با این حقیقت که واسطه الهی در بیانات حضرت محمّدJدر کار است نمییابم. آری این همان پروفسوری است که ابتدا گفته علمای اسلامی را به شدّت رد میکرد ولی در پایان چنین مطالبی را در چند اجلاس ابراز داشت و میگفت: هیچ راهی در برابر بشریت نیست جز اینکه مانند این دانشمندان اقرار کنند که خداوند کتابی را با علم و دانش خود به محمّد J نازل کرده و به بشریّت وعده داده که در مسیرش چیزهایی را کشف میکند که دلیل بر آن است که این قرآن از جانب خداست، چنانکه خداوند میفرماید:
«وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ؛[14]و مسلماً گزارش آن را بعد از مدتی دریافت خواهید کرد.»
«ولِکُلِّ نَبَاٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ؛[15]و برای هر گزارشی قراری است که در آینده خواهید دانست.»
«سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ؛[16] به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است.»
1-5-7-6- جرالد.سی جررینگر Gerald C. Goerinyer
پروفسور و محقق بخش جنینشناسی کالج پزشکی و بیولوژی سلولی دانشگاه جرج تون واشنگتن در آمریکا که تحت تأثیر آیات جنینشناسی قرآن قرار گرفته و مسلمان شده و در اجلاس پزشکی ضمن مقالهای تحقیقی اظهار داشت: چندین آیه در قرآن وجود دارد که بهطور جامع به توصیف رشد انسان از مرحله آغازین آن یعنی هنگامیکه بهصورت تخمک در تخمدانهای بدن قرار دارد، پرداخته است.
در آن زمان بههیچوجه این علم دارای چنین اصطلاحات، طبقهبندیها و تعابیر امروزی نبوده و بسیار شگفتآور است که در آن زمان بدون اتکا به آزمایشگاههای پیشرفته و بدون اطلاع از ژنها و کروموزمهای موجود در بدن که برای شناسایی و درک آنها در آن زمان نیاز بهوقت و انرژی چند صدساله بوده است، یک شخص درس ناخوانده به این زیبایی، این شاخه از علم را طبقهبندی کند و بهطور شگفتانگیزی اصطلاحات معنیداری در ارتباط با پیچیدهترین مفاهیم علمی بیان دارد. این آیات شگفتانگیز قرآنی یک اصل مهم را اثبات میکند و آن اینکه حضرت محمّد J پیامهای آسمانی و الهی دریافت میکرده است و او فرستاده خداست.
1-5-7-7- پروفسور ژولی سیمپسون Simpson
ایشان رئیس دانشکده مامایی و بخش بیماری زنان دانشکده پزشکی بی لورهوتسون در ایالت تگزاس آمریکا هستند؛ همچنین پروفسور سیمپسون رئیس انجمن باروری امریکاست که تاکنون به دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه ویژه اساتید مامایی و بیماری زنان در سال ۱۹۹۲ نائل گشته است. پروفسور سیمپسون وقتیکه دریافت قرآن دربردارنده آیات جنینشناسی است، بسیار شگفتزده شد و با یکی از علمای اسلامی به گفتوگو نشست و علاقهمند شد که در این زمینه به مطالعه و تحقیق بپردازد.
ژولی سیمپسون ابتدای امر شک داشت و میخواست مطمئن شود که این نصوص مربوط به جنینشناسی از قرآن و سنت نبوی است. وقتیکه مطمئن شد که از قرآن و پیامبر اکرمJاست، متون قرآنی مربوط به علم وراثت نظر او را به خود جلب کرد؛ آیاتی که بیانگر ظهور آثار علم وراثت در مراحل اولیه جنین به هنگامیکه نطفه است، آیاتی که بهدقت بیان میدارد که چگونه دو نطفه پدر و مادر باهم جمع میشوند و آفرینش انسان را آغاز میکنند و بعد از آن برنامه وراثت را در کروموزمها که اکنون، آنها را مشاهده میکنیم مقرر میدارد. کروموزمهایی که تمام خصوصیات انسان در آن ثبتشده، رنگ پوست، رنگ مو و سایر تفاصیل؛ بنابراین انسان در این کروموزمها در مرحله نطفه مقدر و اندازهگیری شده است و خداوند دراینباره میفرماید:
«قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ مِنْ أَیِّ شَیء خَلَقَهُ مِن نُطْفَهٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ؛[17] کشته باد این انسان، چه خدانشناس و ناسپاس است! [آیا میداند که] از چه چیزی خداوند او را آفریده است؟ او را از نطفه [چکهای آب] آفریده که اندازهگیری دقیقی در ساختارش بکار برده است.»
این اندازهگیری دقیق در نوارهای کروموزومی ثبت و ضبط شدهاند و جنین در خلال ۴۰ روز اولیه همه اعضاء و اندامهایش ساخته و آشکار میشود که ازنظر ظاهر جنین منحنی شکل است و پیامبر اکرم J میفرمایند:
«هر یک از شما خلقتش در شکم مادرش در خلال چهل روز جمع میشود[18]»
آنگاه پروفسور ژولی سیمپسون این حدیث را در کنار حدیث دیگر پیامبر اکرمJ گذاشت که میفرمایند:
«چون بر نطفه چهل و دو شب (۶ هفته) گذشت، خداوند فرشته را به سویش میفرستد و آن را صورتنگاری میکند[19]»
او با مقارنه میان این دو حدیث و حدفاصل میان آن دو وقتی دقایق و تفاصیل آنها را دید، آنچنان شگفتزده شد که دریکی از کنگرهها بلند شد و نظر خود را درباره آن چنین اظهار داشت: از این دو حدیث میتوانیم جدول مشخصی را پیرامون مراحل اساسی رشد و تکامل جنین به دست آوریم: مرحله قبل از ۴۰ روز و مرحله بعد از ۴۲ روز؛ و آنگاه گفت: دین میتواند رهبری علم و دانش را به عهده گیرد؛ رهبری پیروزمندانه، همچنان که وقتی به تماشای ماشین و دستگاهی که قبلاً راهنماییهایش در کاتالوگش نوشتهشده، شما بهراحتی میتوانید نسبت به آن دستگاه شناخت پیدا کنید، چون راهنماییهایی از سوی صانع و سازنده آن به عمل آمده است:
«وَ یَرَی الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَ یَهْدِی إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛ و کسانی که به آنان علم و دانش دادهشده، میبینند که آنچه بهسوی تو از جانب پروردگارت نازل شد، حق [و منطبق با واقعیت] است و آن را راهنمای بهسوی راه خدای توانمند ستوده میدانند[20].»
پروفسور سیمپسون در پایان تحقیقات خود در قرآن و حدیث، مسلمان شد و اظهار داشت: «نهتنها بین علم ژنتیک و اسلام تضادی وجود ندارد بلکه دین اسلام، خدمات ارزندهای را به شاخههای سنتی این دانش ارائه کرده است. در قرآن مفاهیم علمی مطرحشده که قرنها بعد علم توانست بر صحت آنها مهر تأیید زند و به اهمیت آنها پی ببرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سرچشمه مفاهیم مطرحشده توسط حضرت محمد2 از جانب خداوند است.
1-5-7-8- تجاتت تیاسن Tegatat Teyasen
رئیس بخش آناتومی و رئیس سابق دانشکده پزشکی دانشگاه چیانگماای تایلند بوده است. پروفسور تیاسن چندین مقاله را در ارتباط با آیات جنینشناسی قرآن کریم و احادیث نبوی مورد مطالعه و بررسی قرارداد و چندین روز با تعدادی از اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان درباره جنینشناسی قرآن و احادیث نبوی به گفتوگو نشست و به اسلام مشرف شد و در هشتمین اجلاس پزشکی عربستان از جای برخاست و ضمن [ادای] شهادتین گفت: من در سه سال گذشته به قرآن علاقهمند شدم… و با توجه به مطالعات و تحقیقاتم طی این چند سال، معتقدم که هر آنچه در ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن آمده است، کاملاً درست است و پایه و اساس علمی دارد و علم میتواند بهمرورزمان یکایک آنها را به اثبات رساند.
ازآنجاکه پیامبر اکرمJنه میتوانست بخواند و نه نمیتوانست بنویسد، باید در یک حالت استثنایی و روحانی این مفاهیم را از آفریننده دانا دریافت کرده باشد. و این آفریننده دانا کسی جز خداوند متعال نیست و اکنون زمان آن فرارسیده است که بگویم: لا اله الا الله، محمد رسولالله. باارزشترین چیزی که من با آمدنم در این اجلاس به آن دستیافتم، یافتن مفهوم لا اله الا الله (هیچ معبودی جز الله نیست) و نیز مسلمان شدنم هست.[21]
[1]. «مَا لِابْنِ آدَمَ وَ [الْفَخْرُ] الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَه»(نهجالبلاغه، حکمت ۴۵۴).
[2]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Editio, McGraw-Hill Education.
[3]. Medical Embryology, T.W. Sadler, Langman’s, 14th edition, LWW, North American edition.
[4] . Clinical Anatomy by Regions, Richard Snell, 10th edition,wolters Kluwer.
.[5] نساء/۸۲.
[6]. انبیاء/ آیه۷.
[7] . «اِذا مَرَّ بِالنُّطفهَ اثَنان و اَربَعُونَ لَیلَه بَعَث اللهُ مَلیکاً فَصَّورها و خَلَق سَمعَها و بَصَرَها و جِلدَهَا و لَحْمَهَا و عَظْمَها، ثُمّ قَالَ أذکرّ أم أثنی؟ فَیَقضی ربّکَ ما شَاءَ»(صحیح، مسلم بن حجاج، 1407، باب القدر، ص146، ح3).
[8]. The Developing Human Clinically Oriented Embryology, Keith Moore T. V. N. Persaud Mark Torchia,10th Edition, Saunders, 2015
[9]. دهر/ آیات 1 و 2.
[10] - كلمه «أمشاج» جمع كلمه «مشيج» و يا «مشج»- به دو فتحه- و يا «مشج»- به فتحه اول و كسره دوم- است، و اين سه كلمه به معناى مخلوط و ممتزج است، و اگر نطفه را به اين صفت معرفى كرده، به اعتبار اجزاى مختلف آن و يا به اعتبار مخلوط شدن آب نر با آب ماده است.(ترجمه تفسیر المیزان ،ج20،ص194)
[11] . نوح/ آیات 13و 14.
[12]. سوره زمر/ آیه 6.
[13]. حج/ آیه ۵.
[14]. ص/ آیه 88.
[15]. انعام/ آیه ۶۷.
[16]. فصلت / آیه۵۳.
[17]. عبس/ آیات 17، 18 و 19.
[18]. «اِنّ أحَدَکُم یجمع خَلقَه فی بَطن اُمهِ اَربَعینَ یَوماً»(کنزالعمال، ج1، ص112).
[19] . «اذا مَرّ بِالنُّطفه اِثنتانَ و ارْبَعون لَیله بَعَثَ اللهُ اِلَیها مَلِکاً فَصَوَّرها»(صحیح مسلم، 1407، باب القدر، ص146، ح 3).
[20]. سبا/ آیه 6.
[21].http://rahyafte.com; http://www.islamicawareness.org/Quran/Science/scientists.html.