کتاب
جهتگیری الهی - فرهنگی در تدریس رشته علوم تشریح
فهرست
تاریخچه
2-5- تدبیر جهان هستی
1401/10/14 11:14فصل قبل
2-5-1- محوریت غیرتوحیدی: ماشینیسم، رها بودن
در این نگاه غیرتوحیدی، انسان نظم و طبیعت تمامی اجزای بدن را بهصورت تصادفی دانسته و چنین فردی در هنگام تدریس دروس دانشگاه، نقش خداوند بهعنوان «فاعل حقیقی» را فراموش کرده و اگرچه ممکن است به نظم و شگفتی بدن انسان اذعان داشته باشد ولی وجود خالق را یا انکار میکند و یا در اثر غفلت و فراموشی توجهی به آن ندارد و هنگام تبیین یک مطلب علمی آن را بدون توجه به فاعل حقیقی بیان خواهد کرد. چنین فردی تمام فعلوانفعالات در بدن انسان را به دو صورت ارادی و غیرارادی بیان میکند و به این موضوع که چه کسی درنهایت افعال ارادی و غیرارادی ما را ایجاد و هدایت میکند؟ توجهی نمیکند. بهعنوانمثال در این دیدگاه فرد در هنگام تدریس نظم موجود در بین جایگاه سلولهای مختلف معده و ترشح سلولهای جداری˓ اصلی و دیگر سلولها، نحوه کنترل ترشحات آنها را بیان میکند و این اثرات را ناشی از تعامل پیچیده بین سلولهای ترشحی و سیستمهای کنترلی بدن میداند.
در دیدگاه توحیدی، فرد این مطلب را مدنظر دارد که خداوند به نیکوترین شیوه انسان را خلق کرده، وی را بالاترین کرامت بخشید و هستی را برایش مسخر کرده تا سبب تمایز و برتری وی شود. به وی نعمت عقل را ارزانی داشت و بر فطرتی آفرید که بهسوی کمال سیر کند. چنین فردی در دیدگاه الهی، ایجاد تمامی اجزای بدن از سلول تخم اولیه و تجمع سلولها و ایجاد بافتها و ایجاد سیستمهای بدن (تجمع بافتها) و هماهنگی آنها را کاملاً منظم و دارای هدف میداند (بافتشناسی جان کوییرا) و به دانشجویان نیز خاطرنشان میکند که ما در این رشته علمی و کلاس درس ساختار بدن انسان را بهعنوان بخشی از کتاب آفرینش خداوند مطالعه میکنیم. در این نگرش، دانشمند، علوم روز و عوامل طبیعی را نادیده نمیپندارد بلکه همه عوامل را در طول اراده خدا و ربوبیت او میداند.
فردی با این اعتقاد میداند که سادهترین دستگاه حسگر شیمیایی بهوسیله مهندسین، طراحی، راهاندازی و مدیریت میشود چگونه سیستم چشایی بسیار قوی و قدرتمند انسان که برخلاف دستگاههای ساخت بشر در یک فضای کوچک جا شده است و بهراحتی میتواند در کمترین زمان مزهها را شناسایی کند (بافتشناسی جان کوییرا فصل گوارش)، بدون حضور و مدیریت یک طراح و خالق ساختهشده باشد؟ و این همان اعتقاد به ربوبیت الهی است.چنین مثالهایی در بدن انسان بهوفور یافت میشود و ارتباطات و کارکرد بسیار دقیق و هماهنگ این اجزا هدایت الهی را در تکتک سلولهای موجودات زنده و مخصوصاً در انسان نشان میدهد.