4-4- سرفصل (3): دستگاه تنفسی
1401/10/17 10:31فصل قبل
دستگاه تنفس یکی ازمهمترین دستگاههای بدن بوده و در ادامه حیات انسان سهم بسزایی دارد. مهمترین نقش این دستگاه، تصفیه و دفع موادّ سمّی خون هست وبه همین علت آن را تصفیه خانه و پالایشگاه بدن مینامند. قدرت عجیب ششها در این دستگاه مثال زدنی است.
مسیر عبور هوا از این دستگاه شامل بینی، حلق، حنجره، نای، نایژهها، نایژکها و سایر تقسیمات ان است که در نهایت این انشعابات به کیسههای هوایی دربافت پارانشیم ریه منتهی میگردند. این دستگاه با دستگاه قلبی ـ عروقی همکاری بسیار نزدیک، دقیق، منظّم و شگفتآوری دارد. خون شریانی هنگامی که از بطن چپ با فشار به سوی دورترین نقاط بدن حرکت میکند، حامل مادّه حیاتی اکسیژن است و بعد از توزیع خون اکسیژن دار در بافتها، خون حاوی گازکربنیک راهی قلب میشود. قلب، این خون را پذیرفته و آن را از راه بطن راست به ریهها تحویل میدهد. خون حاوی گاز سمی CO2 در پالایشگاه ریهها تصفیه شده و دوباره شفّافیّت، نشاط و اکسیژن حیاتی از دست رفته را باز مییابد و سپس از آنجا برای انجام ماموریّت جدید خود رهسپار قلب میگردد.
|
شکل 4-4: مسیر عبور هوا از دستگاه تنفس شامل بینی، حلق، حنجره، نای، نایژهها، نایژکها و سایر تقسیمات ان داخل بافت ریه.
برگرفته از کتاب بافتشناسی پایه جان کوئیرا
نکته قابل توجه اینکه نیاز سلولهای بدن به اکسیژن به مراتب بیشتر از نیازمندی آن به موادّ غذایی است و مقاومت بدن در مقابل فقدان موادّ غذایی، خیلی بیشتر از مقاومت آن در مقابل کمبود اکسیژن هست؛ انسان ممکن است روزها با گرسنگی به سر برد، در صورتی که بیش از 5 دقیقه نمیتواند بدن را از تنفّس اکسیژن هوا محروم بدارد، به همین جهت پس از دستگاه گردش خون (قلب)، دستگاه تنفّس را میتوان حسّاسترین دستگاه بدن برای ادامه حیات دانست.[1]
جناب سعدی شاعر نامدار ایرانی اهمیت این امر را به شیوایی در عبارتی اینگونه بیان کردهاند:
«هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر میآید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب مطرح کردهاند و چنانچه پیداست بر شکر گذاری دو نعمت دم و باز دم تأکید داشته است»[2]
خداوند در آیه ۱۲۵ سوره انعام میفرماید: |
«فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ ...؛ [3]هرکس را که خدا بخواهد هدایت کند سینهاش را به نور اسلام گشاده میگرداند و هر که را که بخواهد گمراه کند سینه او را تنگ و سخت مینماید گویی که در آسمان بالا میرود....» |
نکته اعجابانگیز این آیه آنجاست که میفرماید: سینههای او را تنگ و سخت میگرداند گویی که در آسمان بالا میرود. در ذیل این آیه در تفسیر نمونه نوشته شده:
«امروزه ثابت شده که هوای اطراف کره زمین در نقاط مجاور این کره کاملاً فشرده و برای تنفس انسان آماده است، اما هر قدر به طرف بالا حرکت کنیم هوا رقیقتر و میزان اکسیژن آن کمتر میشود به حدی که اگر چند کیلومتر از سطح زمین به طرف بالا (بدون ماسک اکسیژن) حرکت کنیم تنفس کردن برای ما هر لحظه مشکل و مشکلتر میشود و اگر به پیشروی ادامه دهیم تنگی نفس و کمبود اکسیژن سبب بیهوشی ما میگردد، بیان این تشبیه در آن روز که هنوز این واقعیت علمی به ثبوت نرسیده بود در حقیقت از معجزات علمی قرآن محسوب میگردد».[4]
4-4- سرفصل (3): دستگاه تنفسی
4-4-2- مطلب درسی (2): راههای تنفسی
در طی مسیر عبور هوا به علت وجود عروق خونی و غدد متعدد ترشحی؛ هوا قبل از آنکه به ریهها برسد، گرم و مرطوب میگردد. همچنین وجود موها و مژههایی با زنش هماهنگ، نقش تصفیه کردن هوا را به این دستگاه میدهد چراکه این ساختار بافتی قادر است جلوی ورود عوامل خارجی را گرفته و یا اینکه ترکیبات آلوده را از داخل به خارج هدایت کند.
شایعترین علت مراجعه اطفال و بزرگسالان به مطب و کلینیکهای عمومی، بیماری سرماخوردگی و عوارض متعدد ناشی از آن است که عمده این درگیریها، ناشی از انتقال عامل بیماریزا از طریق بینی است.[5]
امام علیAدر زمینه حکمت استنشاق فرمودند: |
«آب در دهان گرداندن و در بینی کشیدن سنت است و پاککننده دهان و بینی».[6] |
به عبارتی انجام این کار هم به دلیل پیروی از پیامبر و هم به دلیل رعایت بهداشت است.
با توجه به اینکه اوّلین سد دفاعی بدن در مقابل عوامل خارجی موهای ریزی هستند که در مخاط بینی تعبیه شدهاند، بر این اساس چنانچه مسلمین در مقدمات نماز و حین وضو دستور اسلامی استنشاق آب را اجرا نمایند، همهروزه چند نوبت میکروبهای مجاری تنفسی را زدوده و مجرای تنفسی خود را تمیز و پاکیزه مینمایند و بدین ترتیب از بروز برخی از بیماریهای متعدد تنفسی در امان خواهند بود.
4-4-3- مطلب درسی (3): اکسیژن رسانی
اکسیژنرسانی، از کارهای مهم دستگاه تنفس است. در انتهای حلق دو مجرا یا روزنه وجود دارد که یکی به ریهها و دیگری به مری راه دارد و نقش «اپیگلوت» در جلوگیری از ورود مواد به داخل ریهها را ایفا میکند که از نکات علمی ثابت شده علمی هست.[7] در حدیث امام صادق A صراحتاً به این نکته اشاره شده است که ورود غذا به داخل ریهها میتواند کشنده باشد؛ آنجا که خطاب به مفضل بن عمر فرمودند:
«چه کسی در حلق دو روزنه قرارداده است: یکی برای خروج صدا و این همان حلقوم است که به ریه میپیوندد و دیگری برای گذر غذا و این، مری است که به معده میپیوندد و غذا را بدان میرساند و [چه کسی] بر حلقوم، سرپوشی قرارداده است (اپیگلوت) تا مانع ورود غذا به ریه شده و [شخص را] بکشد؟ چه کسی ریه را خنککنندهی توقف ناپذیرِ قلب قرارداده است که سستی و خستگی در آن راه ندارد و مانع می شود تا حرارت در قلب جای گرفته و آن را به نابودی بکشاند.»[8]
در این حدیث به اولین موضوعی که اشاره شده است؛ ساختار مجاری هوایی فوقانی در دستگاه تنفس و نقش عملکردی آنهاست. علاوه بر این، در این حدیث نکته علمی بسیار جالبی که بیان شده است این است که ریه پیوسته و بدون ضعف باعث خنک شدن قلب میشود. اینطور استنباط میشود که در اینجا مقصود از خنک شدن و کلمه معادل عربی آن «مروحه» همان تأمین اکسیژن قلب توسط ریهها هست. ما در دانش فیزیولوژی هم اینطور میگوییم که هوایی که وارد ریهها میشود در هنگام گذر از مجاری هوایی به تدریج گرم میشود و بنابراین نقش با اهمیتی در تبرید و خنکسازی خون و قلب ندارند. ولی ریهها سطح 80 متر مربعی برای تبادل هوا با خون دارند و اکسیژنگیری را برای خون انجام میدهند. به نظر میرسد استفاده از کلمه «مروحه» نیز به این منظور باشد.
علاوه بر این منظور از حرارت در قلب علاوه بر اینکه میتواند دمای بالا باشد، به نظر میرسد در این حدیث به گونهای به دفع گازهای زائد مانند دی اکسید کربن اشاره دارد. ریهها اکسیژن کافی را برای کار قلب در اختیار آن قرارداده و به دفع گاز زائد دی اکسید کربن میپردازند. حضور خون در اطراف حبابچههای ریه نیز میتواند تا حد کمی به تبادل گرما کمک کند.
[1]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition, McGraw-Hill Education, 2018.
[2]. گلستان، سعدی، 1376.
[3]. انعام/ آیه 125.
[4]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، 1380، ج 5، صص 436 ـ 435.
[5]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition , McGraw-Hill Education, 2018
[6]. «وَ الْمَضْمَضَةُ وَ الِاسْتِنْشَاقُ سُنَّةٌ وَ طَهُورٌ لِلْفَمِ وَ الْأَنْف»(الخصال، ابن بابویه، 1362، ج 2، ص 611).
[7]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition , McGraw-Hill Education, 2018.
[8]. «مَنْ جَعَلَ فِي الْحَلْقِ مَنْفَذَيْنِ أَحَدُهُمَا لِمَخْرَجِ الصَّوْتِ وَ هُوَ الْحُلْقُومُ الْمُتَّصِلُ بِالرِّئَةِ وَ الْآخَرُ مَنْفَذاً لِلْغِذَاءِ وَ هُوَ الْمَرِيءُ الْمُتَّصِلُ بِالْمَعِدَةِ الْمُوصِلُ الْغِذَاءِ إِلَيْهَا وَ جَعَلَ عَلَى الْحُلْقُومِ طَبَقاً يَمْنَعُ الطَّعَامَ أَنْ يَصِلَ إِلَى الرِّئَةِ فَيَقْتُلَ؛ مَنْ جَعَلَ الرِّئَةَ مِرْوَحَةَ الْفُؤَادِ لَا تَفْتُرُ وَ لَا تَخْتَلُّ لِكَيْلَا تَتَحَيَّرَ «2» [تَتَحَيَّزَ] الْحَرَارَةُ فِي الْفُؤَادِ فَتُؤَدِّيَ إِلَى التَّلَف»(توحید المفضل، مفضل بن عمر، 1379، ص 67.).