4-7- سرفصل (6): سیستم گوارش

1401/10/17 11:50
فصل قبل

 

4-7-1- مطلب درسی (1): مراحل جذب و سوخت‌وساز غذا

پس از دهان، غذا توسط حرکات دودی ماهیچه‌های حلقوی مری به معده می‌رسد؛ و معده توسط آنزیم‌ها و حرکات خود غذا را به ماده‌ای خمیری به نام کیموس تبدیل می‌کند. وظیفه اصلی معده، هضم غذا است. موادّ غذایی چند ساعت در معده مانده و سپس مخلوط شیره معده از آن خارج‌شده و به روده کوچک (دئودنوم) می‌رود.

وقتی غذا از معده وارد دوازدهه می‌شود؛ صفرا نیز در همین محل به غذا اضافه می‌گردد. صفرا در کبد ساخته‌شده و به کیسه صفرا وارد می‌گردد تا در آنجا ذخیره شود و به حلّ شدن موادّ غذایی چرب کمک می‌نماید. وقتی‌که شیره گوارشی وظیفه خود را انجام داد، موادّ غذایی اصلی به اجزا ساده‌تر خود تجزیه می‌شوند.[1] مواد غذایی تجزیه‌شده در روده کوچک از طریق پرزهای روده جذب جریان خون شده و از طریق جریان خون به سرتاسر بدن می‌روند و در اختیار سلول‌های بدن قرار می‌گیرند تا در آن‌ها مصرف‌شده و یا ذخیره شوند. اجزای غذایی که جذب نمی‌شوند از بدن دفع می شوند، بدین صورت که بر اثر انقباضات واکنشی که در راست‌روده ایجاد می‌شود و ماهیچه‌های دریچه یا اسفنکتر مقعد باز می‌شود، سپس احساس دفع مدفوع به شخص دست می‌دهد و مواد زائد از این طریق دفع می‌گردند.[2]

 

رگ‌های خونی لوله گوارش، بخشی از یک سیستم وسیع هستند. طرح این سیستم چنان است که خونی که از روده، طحال و لوزالمعده می‌گذرد، بلافاصله از ورید باب به داخل کبد جریان می‌یابد. در کبد، خون از میلیون‌ها سینوزوئید کبدی عبور کرده، سرانجام کبد را از راه وریدهای کبدی ترک می‌کند که به داخل ورید اجوف که مربوط به گردش عمومی است، تخلیه می‌شوند و آخرین مرحله متابولیسم در سلول‌های بدن هست.[3]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 8-4: مواد غذایی تجزیه‌شده در روده کوچک از طریق پرزهای روده جذب جریان خون می‌شود.

 برگرفته از کتاب بافت شناسی پایه جان کوئیرا

 

 

 

فرایند هضم غذا در کلام امام صادق A

فرایند متابولیسم مواد غذایی از معده تا سلول‌ها به طرز شگفت‌انگیزی در حدیث توحید مفضل اشاره‌شده است که امام جعفر صادق Aبه مفضل بن عمر فرمودند:

 «بدان در (گوارش) انسان چهار قوه وجود دارد، قوه جاذبه که غذا راپذیرفته، و به معده وارد می سازد، قوه ماسکه که غذا را نگه می دارد تا طبیعت تاثیر خود را بر آن بگذارد، قوه هاضمه كه غذا را در معده طبخ [يا هضم‏] کرده، و عصاره و اصل خالص آن را جدا مى‏كند و در تمام بدن مى‏پراكند؛ و قوه دافعه كه زوائد و سنگيني‌هاى غذا را پس از رفع نياز دستگاه هاضمه به جانب پايين و برای دفع سرازير مى‏كند. در این نیروهای چهارگانه و نیاز بدن به آنها، و در حکمت و تدابیر نهفته در ورای آنها اندیشه کن.

پس اگر قوه جاذبه نبودچگونه انسان به طلب غذا که قوام بدن به آن است حرکت می کرد؟ و اگر قوه «ماسکه» و نگهدارنده نبود چگونه غذا در درون مى‏ايستاد تا معده آن را هضم كند؟ و اگر نيروى هاضمه نبود، چگونه غذا هضم مى‏شد و مى‏پخت تا خالص آن كه برآورنده نياز [سلولهاى‏] بدن است، از آن جدا شود؟ و اگر نيروى دافعه نبود، چگونه سنگيني‌ها، غذاهاى غير قابل هضم و مانده‏هاى دستگاه هاضمه دفع و خارج مى‏گشت؟[4]

این مسئله از کذشته در طب مطرح بوده است و علمای اسلامی نیز به آن اشاره داشته اند، به عنوان نمونه علامه مجلسی در تبیین این امر می فرماید:

«هضم غذا، چهار مرحله دارد:

مرحله اول، جویدن است که در در دهان انجام می‌شود. سپس وارد معده می‌گردد که غذا در آنجا مانند کشک آب غلیظی می‌شود که به آن «كَيْلُوس‏» می‌گویند.

مرحله دوّم در کبد انجام می‌شود. کیلوس چون هضمش تمام شد در معده خالص و لطیف گردیده و از رگی به نام «ماساریقا» که از معده به‌سوی کبد حرکت کرده، داخل کبد می‌شود. سپس توسط عروق در تمام کبد منتشر شده و مرحله دوم هضم انجام می‌شود.

مرحله سوم هضم در رگ‌های بدن اتفاق می‌افتد. ابتدا در زمانی که اخلاط، داخل در رگ بزرگی که از بالای جگر سرچشمه گرفته است، شروع می‌شوند و ازآنجا به رگ‌های دیگر که در جمیع بدن منتشر است داخل می‌شود.

مرحله چهارم هضم در اعضاء می‌شود و آغازش از زمانی است که از طریق مویرگ‌ها این خون به اعضا می رسد. اما قوه دافعه نیز برای آن است‌که فضولاتی که از غذا زیاد می‌آید دفع کنند مانند بول و غایط»[5]

4-7- سرفصل (6): سیستم گوارش

4-7-2- مطلب درسی (2): مراحل گوارش

در همه منابع علمی اشاره‌شده است که برای صرف غذا، بایستی عوامل اشتهاآور از مغز و دستگاه گوارش ترشح شود تا میل به غذا یا همان اشتها را در انسان ایجاد کند. سپس غذا پس از جویدن و بلعیدن در معده انباشته‌شده و به تدریج به روده تحویل داده می‌شود. در واقع نقش معده نگه‌داشتن غذا و تغییر شکل آن برای آزادسازی تدریجی آن به روده است. مرحله بعدی در گوارش هضم محتویات روده است که به‌واسطه آنزیم‌های گوارشی انجام‌شده و در همین مرحله بیشترین مقدار جذب مواد غذایی انجام می‌شود و در آخرین مرحله محتویات غیرقابل جذب و مقدار کمی آب و نمک تحویل روده بزرگ (کولون) می‌شود که توسط این قسمت پس از پردازش اندک از بدن دفع می‌شود.[6] اشاره به مراحل گوارش در حدیث توحید مفضل از اعجازات و اشارات علمی در احادیث اهل‌بیتD هست که به اقرار نویسندگان، کامل‌ترین مراحل گوارش را امام صادق A توضیح دادند.

امام صادق A به مفضل به عمر فرمودند:

«بدان که در بدن انسان، چهار نیرو وجود دارد: نیروی «جاذبه» که باعث می‌شود انسان غذا را بپذیرد و به معده برساند؛ نیروی «ماسکه» و نگه‌دارنده که غذا را حبس می‌کند تا طبیعت، اثر خود را در آن بگذارد؛ نیروی «هاضمه» که غذا را می‌پرورد و عصاره آن را بیرون می‌کشد و در بدن توزیع می‌کند؛ و نیروی «دافعه» دفع‌کننده که فضولات پس‌مانده را پس‌از این که نیروی گوارش کننده نیاز خود را از آن‌ها برمی‌گیرد، بیرون می‌راند. در سامان‌یافتگی این نیروهای چهارگانه در بدن، در عملکرد آن‌ها و به‌اندازه بودن آن‌ها با نیازی که بدان‌ها هست و هدفی که از وجودشان هست و سرانجام، در تدبیر و حکمتی که در تمامی این قوا هست، بیندیش. اگر آن نیروی جذب‌کننده نبود، چگونه انسان در جستجوی غذایی که مایه حیات اوست، به راه می‌افتاد؟ اگر نیروی نگه‌دارنده نبود، چگونه غذا در درون می‌ماند تا معده آن را هضم کند؟ اگر نیروی گوارش نبود، چگونه غذا مهیا می‌شد تا عصاره ای که خوراک بدن را تأمین می‌کند و نیاز او را برطرف می‌کند، از آن بیرون کشیده شود؟ و اگر آن نیروی دفع‌کننده نبود، چگونه فضولات بر جای مانده از بدن رانده می‌شد؟ اکنون مگر نمی‌بینی که چگونه خداوند به آفرینش دقیق خود و تقدیر نیکوی خویش، این نیروها را به خدمت بدن انسان گمارده است»[7]

 

 

 

 

 

 

 

Related image

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 9-4: مراحل هضم و جذب مواد غذایی دربدن

 برگرفته از کتاب فیزیولوژی گوارش جانسون


 

 

 

4-7-3- مطلب درسی (3): بزاق

دستگاه گوارش یکی از دستگاه‌های فعال در بدن انسان است که از دهان تا مقعد امتداد دارد و از لوله گوارشی و غدد ضمیمه گوارشی تشکیل‌شده است. لوله گوارشی شامل دهان، حلق، مِری، معده، روده باریک، روده بزرگ و مقعد بوده و ضمائم سیستم گوارش شامل غدد بزاقی، غدد دیواره معده و روده، پانکراس و کبد هست.[8]

سه زوج غده بزاقی اصلی به نام‌های بناگوشی، تحت‌فکی و زیرزبانی دردهان وجود دارد. ترشحات غدد بزاقی در مجموع بزاق نامیده می‌شوند. علاوه بر این‌ها غدد موجود در بافت همبند زیر مخاط دهان غدد بزاقی فرعی نامیده می‌شوند که اعمال زیر را عهده‌دار هست:

مرطوب نگه‌داشتن مخاط دهان که تکلم و جویدن غذا را تسهیل می‌کند؛ نرم ساختن زبان و مرطوب نگه داشتن گلو که حس چشایی را فعال نگه میدارد، زیرا خشک شدن زبان باعث اختلال حس چشایی می‌شود. یکی دیگر از وظایف بزاق، تنظیم ph حفره دهان هست که این امر باعث می‌شود عمر دندان‌ها افزایش یابند و در مقابل پوسیدگی‌های اسیدی مقاومت کند. عمل حفاظتی دیگر بزاق نیز با داشتن آنتی‌بادی و عوامل ضد باکتریایی نظیر لاکتوفرین و لیزوزیم هست از هنگام شروع به جویدن غذا، هضم غذا نیز شروع می‌گردد.جویدن و آنزیمهای موجود در بزاق (آمیلاز) باعث گوارش شیمیایی می‌شود.[9]

در حدیث توحید مفضل، امام صادقA به نقش بزاق در سیستم گوارش به‌عنوان حکمت دوام جریان آب دهان، این‌گونه اشاره می‌فرمایند:

«ای مفضل تأمل کن در آب دهان و منفعتی که در آن هست؛ چرا که حق‌تعالی چنین مقرر گردانیده که همیشه جاری باشد و کام و گلو را مرطوب کند. اگر این رطوبت نمی‌بود آن‌ها فاسد وبی طراوت می‌شدند، و اگر این رطوبت با غذا مخلوط نمی‌شد، غذا در گلو گوارا نمی‌شد. این رطوبت مرکبی است برای غذا که آن را به معده می‌رساند. همچنین این رطوبت به زهره (صفرا) می‌رسد و موجب صلاح حال انسان است زیرا که اگر زهره خشک شود آدمی هلاک می‌شود»[10].

 

 


[1]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition  cGraw-Hill Education, 2018.

[2] . Ibid.

[3] . Ibid.

[4]. «اعْلَمْ أَنَّ فِي الْإِنْسَانِ قُوًى أَرْبَعاً قُوَّةً جَاذِبَةً تَقْبَلُ الْغِذَاءَ وَ تُورِدُهُ عَلَى الْمَعِدَةِ وَ قُوَّةً مَاسِكَةً تَحْبِسُ الطَّعَامَ حَتَّى تَفْعَلَ فِيهِ الطَّبِيعَةُ فِعْلَهَا وَ قُوَّةً هَاضِمَةً وَ هِيَ الَّتِي تَطْبُخُهُ وَ تَسْتَخْرِجُ صَفْوَهُ وَ تَبُثُّهُ فِي الْبَدَنِ وَ قُوَّةً دَافِعَةً تَدْفَعُهُ وَ تَحْدُرُ الثُّفْلَ الْفَاضِلَ بَعْدَ أَخْذِ الْهَاضِمَةِ حَاجَتَهَا فَفَكِّرْ فِي تَقْدِيرِ هَذِهِ الْقُوَى الْأَرْبَعِ الَّتِي فِي الْبَدَنِ وَ أَفْعَالِهَا وَ تَقْدِيرِهَا لِلْحَاجَةِ إِلَيْهَا وَ الْإِرْبِ فِيهَا وَ مَا فِي ذَلِكَ مِنَ التَّدْبِيرِ وَ الْحِكْمَةِ فَلَوْ لَا الْجَاذِبَةُ كَيْفَ كَانَ يَتَحَرَّكُ الْإِنْسَانُ لِطَلَبِ الْغِذَاء...»(بحارالانوار، ج3، ص79)

[5]. بحارالانوار، ج58، ص283.

[6]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition, cGraw-Hill Education; Gastrointestinal Physiology, Leonard R. Johnson, Mosby Physiology Series 9th Edition;, Elsevier.

 

[7]. «اِعْلَمْ أَنَّ فِي الْإِنْسَانِ قُوًى أَرْبَعاً، قُوَّةً جَاذِبَةً تَقْبَلُ الْغِذَاءَ وَ تُورِدُهُ عَلَى الْمَعِدَةِ، وَ قُوَّةً مَاسِكَةً تَحْبِسُ الطَّعَامَ حَتَّى تَفْعَلَ فِيهِ الطَّبِيعَةُ فِعْلَهَا، وَ قُوَّةً هَاضِمَةً وَ هِي‏...»(توحید المفضل، مفضل بن عمر، 1379، ص 76).

[8]. Junqueira’s Basic Histology: Text and Atlas, Anthony Mescher,15th Edition, cGraw-Hill Education, 2018.

[9]. Oral Histology: Development, Structure and Function, Antonio Nanci, Ten Cate’s, 9th Edition, Elsevier; 2018.

[10]. «تَأَمَّلِ الرِّيقَ وَ مَا فِيهِ مِنَ الْمَنْفَعَةِ فَإِنَّهُ جُعِلَ يَجْرِي جَرَيَاناً دَائِماً إِلَى الْفَمِ لِيَبُلَّ الْحَلْقَ وَ اللَّهَوَاتِ فَلَا يَجِفَّ فَإِنَّ هَذِهِ الْمَوَاضِعَ لَوْ جُعِلَتْ كَذَلِكَ كَانَ فِيهِ هَلَاكُ الْأَسْنَان...»(توحید المفضل، مفضل بن عمر، 1379، ص 57).

فصل بعد