3-5- اهد­اف علم تشریح در نگاه الهی

1401/10/17 09:19
فصل قبل

 

 

منظور از نگاه الهی در علم همان قصد قربت و نزدیکی به خداوند است. در نگاه قرآن «إنمّا «یَخشی اللهُ مِن عِبادِه العُلَما إنَّ اللهَ عَزیزٌ غَفور؛[1] از میان بندگان خدا، تنها علما و  دانشمندان در مقابل او خاشع و متواضع‌اند، خداوند عزیز و غفور است»

اگرچه اهدافی که در نگاه غیر الهی مطرح شد انسانی هست اما توحیدی و الهی نیست مگر آنکه هدف فقط کمال انسانی در سایه قرب الهی باشد.

«علم خوش‌نام و با اصالت تشریح که در زبان فارسی «کالبدشناسی» گفته می‌شود؛ از جایگاه خوبی برخوردار بوده است، تا حدی که در برخی از احادیث افراد ناآگاه از علم تشریح را انسان‌های بی‌اطلاع از معرفت خداوند دانسته‌اند.

خواجه‌نصیرالدین طوسی از حکمای مسلمان می‌گوید: «هر کسی که نجوم و آناتومی نداند، در خداشناسی ناتوان است».[2]

همچنین از پیامبر اکرم l نقل است که:

« هر کس خود را شناخت، خدا را نیز شناخته است».[3]

حضرت امیرالمؤمنین A فرمودند:

«نهایت معرفت آن است که انسان خود را بشناسد».[4]

این خودشناسی هم شامل شناخت نفس (روح) می‌شود و هم شامل شناخت جسم می‌شود. ازاین‌رو علم تشریح یکی از مصادیق خودشناسی جهت رسیدن به خداشناسی است.

3-5-1- خدمت به بندگان خدا از طریق کمک به درمان بیماری‌ها

بیماری‌ها و امراض در زندگی بشری روزبه‌روز گسترده‌تر و با شکل و شمایل متفاوتی خود را نشان می‌دهند و برای مداوا و درمان انسان ضرورت علم پزشکی و وجود افرادی متخصص در این راستا کاملاً واضح و آشکار است. ازآنجایی‌که جان آدمی برای وی شیرین و سلامتی جسم موجب راحتی انسان است شناخت بدن انسان و داشتن مهارت درمان بیماران برای طبیبان وسیله‌ای برای خدمت به هم نوع است و این خدمت میسر نمی‌شود مگر آن‌که پزشک، علم تشریح بداند؛ این ضرورت به‌خوبی توسط امام جعفر صادق A در حدیث زیر منعکس‌شده است.

«مردم هر شهری به سه چیز نیازمندند که در امور دنیا و آخرت خود به آن‌ها رجوع کنند و چنانچه آن سه را نداشته باشند گرفتار جهل و نابسامانی می‌شوند: دین‌شناس دانایِ پرهیزکار، حاکم نیکوکاری که مردم از او اطاعت کنند و پزشک بصیرِ مورد اعتماد».[5]

کاملاً واضح است که باوجود جسمی سالم بهتر می‌توان سعادتمند شد و سعادت بشر مستلزم داشتن این موهبت الهی هست به‌طوری‌که حتی در مورد پیامبران نیز داشتن جسم سالم و تلاش ایشان در جهت مداوا در حدیث زیر منعکس گردیده است.

در کلامی دیگر امام صادق A می‌فرمایند:

«پیامبری از پیامبران بیمار شد. گفت درمان نمی‌کنم تا همان کسی که بیمارم کرده است، خود درمانم کند. خداوند عزوجل به او وحی فرستاد: «شفایت نمی‌دهم، مگر آن‌که درمان کنی، که شفا از من است».[6]

ضرورت درمان بیماری و ضرورت مراجعه به طبیب در این حدیث تبیین شده است. کسی که با نگاه تکلیف الهی به علم طبابت می‌نگرد و یا علم تشریح را آموزش می‌دهد، خدمت به بندگان خدا را وظیفه الهی خود می‌داند بنابراین وظیفه خدمت به بندگان خداوند از کسب درآمد و ارتزاق مهم‌تر است اگر چه با هدف جانبی امر ارتزاق و معیشت منافات ندارد.

لازم به ذکر است تفاوت اصلی در نگاه الهی و غیرالهی آن است که در نگاه الهی، خدمت به انسان‌ها صرفاً برای ارضای حس نوع دوستی نیست بلکه علاوه بر این برای رضایت خداوند و سعادت اخروی نیز است.

خداوند در سوره عصر می‌فرماید:

«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیم* وَالْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ؛[7] سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل)؛ که واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ مگر کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کرده‌اند.»

 در این آیه خداوند متعال عمل صالح را کافی نمی‌داند و «ایمان» به مبدأ و معاد را نیز لازم می‌داند. این به آن معنا است که عمل خوب بدون ایمان، الهی و مقبول نیست.

 


[1]. فاطر / آیه 28.

[2]. علم تشریح و پزشکان مسلمان، حسن زاده آملی.

[3] . «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه».(غررالحکم، ص588)

[4] . «غایَةُ المَعرِفَةِ اَن یَعرِفَ المَرءُ نَفسَهُ»( بحارالانوار، مجلسی، 1365، ج 2، ص 32).

[5]. «لا یَستَغنی أَهلُ کُلِّ بَلَدٍ عَن ثَلاثَةٍ یُفزَعُ إِلَیهِم فی أَمرِ دُنیاهُم وَ آخِرَتِهِم، فَإِن عَدِموا ذلِکَ کانواهَمَجا: فَقیهٌ عالِمٌ وَرِعٌ و َأَمیرٌ خَیِّرٌ مُطاعٌ و َطَبیبٌ بَصیرٌ ثِقَةٌ»(تحف العقول، ابن شعبه، 1382، ص 321).

[6].«اِنَّ نَبیّا مِنَ الاَنبیاءِ مَرِضَ، فَقالَ: لا اَتَداوی حَتّی یَکونَ الَّذی اَمْرَضَنی هُوَ الَّذی یَشْفینی. فَاَوحَی اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لا اَشْفیکَ حَتّی تَتَداوی، فَاِنَّ الشِّفاءَ مِنّی»(مکارم الاخلاق، طبرسی، 1372، ص 362).

[7]. عصر /  آیات ۱ تا ۳.

فصل بعد