6-3- تاریخ علوم تشریح در اسلام
1401/10/18 13:46فصل قبل
از مشهورترین پزشکان دوران اسلامی، ابوبکر محمد بن زکریای رازی است که از نظرات بقراط و جالینوس و بهطورکلی اطلاعات جندیشاپور پیروی میکرد. رازی در کالبدشناسی بر روی میمون کار میکرد و مطالعاتی درباره وریدها، شرائین و قلب انجام داد. نخستین کتاب در زمینه علم کالبدشناسی، کتاب «طب منصوری» نوشته رازی است. این کتاب از شاهکارهای پزشکی قرون وسطا بوده است که (در سال 290 ق / 903 م) به حاکم وقت شهر ری، به نام ابوصالح المنصورابن اسحاق، تقدیم شده است. این اثر درسنامهای نسبتاً کوتاه و عمومی است که شامل نه بخش (مقاله) یا کتاب است. درعینحال، این کتاب تأثیری بسیار قوی بر جهان اسلام و اروپا داشت. این رساله در تولد (Tould) و به همت جرارد سرمونا (متوفی 566 ش / 1187 م) با نام«Liber ad Almansorem» به لاتین ترجمه شد. این کتاب، یکی از پر خوانندهترین رسالههای پزشکی قرون وسطا در اروپا بود و فصل نهم آن، درباره درمانها است که با نام «Liber nonus ad Almansorem» مستقلاً بارها منتشر شده است و در دوران رنسانس نسخههای ویراستاری شده بسیاری از آن همراه با تفسیرهایی از پزشکان معروف آن دوران مانند آندریاس وسالیوس به چاپ رسید.
پس از آن از کتاب «کامل الصناعه» علی ابن العباس المجوسی (احتمالاً 338 ـ 372 ق / 949 ـ 982 م) یاد میشود.
پس از رازی برجستهترین پزشکی که درباره تشریح مطلب نوشته است، علی بن عباس مجوسی اهوازی بود و شهرت او به دلیل نگارش کتاب الملکی که در مورد آناتومی و فیزیولوژی اعضاء بدن است و در کتابهای تاریخ پزشکی اروپاییان به آن اشارهشده است. علی ابن العباس مجوسی به نام «Holy abbas» نزد اروپاییان شناخته میشود.
تا قبل از نگارش کتاب «تشریح بدن انسان» به زبان فارسی به قلم منصور ابن محمد ابن احمد ابن یوسف ابن الیاس (احتمالاً حوالی 769 ش / 792 ق / 1390 م)، از خانوادههای پارسی و دانشمند و پزشک که در شهر شیراز فعالیت میکرد، در جهان اسلام هیچ کتاب کالبدشناسی مصوری از تمام بدن انسان وجود نداشت. این کتاب که به «تشریح منصوری» نیز معروف است، با یک مقدمه آغاز میشود و در ادامه با 5 بخش درباره پنج دستگاه بدن شامل استخوانها، اعصاب، ماهیچهها، سیاهرگها و سرخرگها همراه میشود در هر بخش تصویری نقاشی شده از دستگاه مربوطه ارائهشده است. بخش استخوان، شامل شماهای کوچکتری از درز لامی و استخوانهای فک بالایی همراه با موقعیت دندانها است. بخش انتهایی کتاب، درباره اندامهای مرکب، شامل مغز و قلب و همچنین تشکیل جنین است و حاوی تصاویری از ساختار بدن یک زن باردار است.
در قرون وسطی نابغه ایرانی و مسلمان به نام بوعلی سینا کتاب قانون در طب را نوشت که اطلاعات آناتومی زمان خودش را در آن گنجانده بود. تألیف مجوسی و پزشکان پیشین موجب ایجاد آثار ابوعلی سینا شد که تأثیر زیادی بر پزشکان اروپا و جهان گذاشت. این کتاب به زبان لاتین ترجمه شد و منبع تدریس آناتومی در رشتههای پزشکی در دانشگاههای اروپا گردید. سپس ابن نفیس در قرن 13 کتابی نوشت که تا قرن 16 تأثیر زیادی بر تدریس پزشکی داشت. او به تشریح اجساد پرداخت و اتوپسیهای زیادی انجام داد و اولین کسی بود که گردش خون ریوی را شرح داد.
اما در اروپا اولین بار در Bolonga افرادی به نام Luizzi و Achillini در قرن 14 تا 16 به تشریح اجساد پرداختند. طراحیهای زیادی نیز از بدن انسان صورت گرفت و افرادی همچون لئوناردو داوینچی و رامبرانت به کشیدن تصاویر بدن انسان پرداختند. دانشمندان معاصر اسلامی نیز کتب سودمندی در تشریح نوشتهاند، ازجمله «تشریح البشر» تألیف محمد بن عبدالصبور خوئی و کتاب جواهر التشریح تألیف علی بن زینالعابدین همدانی و کتاب خلاصه الحکمه و کتاب مجمع الجوامع تألیف میر محمدحسین عقیلی علوی که هر یک از پزشکان نامور بودهاند و کتابهای نامبرده در قطع رحلی و با چاپ سنگی نشر یافتهاند.
در ایران دکتر مستقیمی بهعنوان یکی از مجربترین اساتید تشریح، پس از فراگیری این علم نزد دکتر بلر، به گسترش و پیشرفت علم تشریح در ایران کمک شایانی کرد. این استاد بهعنوان یک صاحب نظر در علم تشریح و مدلسازی اعضای بدن، لقب پدر علم تشریح ایران را به دست آورد.
در دین اسلام تشریح بدن میت مسلمان نهی شده است و قطع هر عضو از آن موجب تعلق دیه است مگر اینکه بهحکم ضرورت و در صورت عدم دسترسی به میت غیرمسلمان برای حفظ حیات جامعه مجاز دانسته شود. بر این اساس عموم مورخین و شرق شناسان غربی، اطبا مسلمان را متهم میکنند که چون: اسلام تشریح جسد را منع کرده است، مسلمانان تشریح نمیدانستهاند و بهتبع آن جراحان خوبی نبودهاند.
مؤلف کتاب «تشریح البشر» مرحوم طبیب محمد بن عبدالصبور تبریزی خوئی در مقدمه این کتاب میگوید:
«در نوشتن این کتاب تشریح که در سال 1271 هجری بود و پیش از آن چند میت را به طریق شرعی تشریح نمودیم، زیرا معالجه بیماریها بدون فهمیدن تشریح از روی ظن و گمان است، نه یقین.»
نگارنده: مؤلف «تشریح البشر»، طبیبی مسلمان و شیعه دوازدهامامی است و در این کتاب به مذهب او صریحاً اشارهشده است. اینکه آورده است: «...به طریق شرعی تشریح نمودیم...» این قید را در کتاب مسلمانان دیگر نیز دیدهایم و اگر در کتاب تشریحی، صریحاً به قید شرعی بودن اشاره نشده، دلیل بر این نیست که مطلقاً تشریح بدن انسان نمیکردند. بنابراین توهم است که گفته شود چون اسلام تشریح بدن انسان را منع کرده است، مسلمانان تشریح نمیدانسته و بالطبع جراحان خوبی نبودهاند، این اتهامات بیاساس است زیرا کتابهای تشریح علمای مسلمان از قدیم و تلاش آنها برای تکامل و پیشرفت علوم شاهد این مدعا هستند. علاوه بر این تشریح جسد انسان در مذهب یهود و نصارا نیز ممنوع است درحالیکه بسیاری از مشرحین اهل کتاباند.
«پزشکان عربی در علم طب اهل دقّت نظر بودند. آلات تازهای اختراع کردند و در همه رشتههای پزشکی، بجز در جراحی سبب پیشرفتهای قابل توجّهی شدند. چون اجساد مردگان را نجس میپنداشتند شکافتن جسد و پرداختن به کارهای جراحی بر روی آن مذموم شمرده میشد و همین خود سبب ترقی نکردن فن جراحی در میان مسلمانان بود، گو اینکه نجاستی که از مس میت حاصل میشد نجاستی عارضی بود و غسل آن را برطرف میکرد. عقیدهای رواج داشت که روح بلافاصله پس از مرگ از جسد خارج نمیشود، بلکه مدتی در آن باقی میماند، و به همین جهت مردم عموماً تشریح جسد را علمی غیرانسانی و بیرحمانه تلقی میکردند. با این همه، مسلمین از روی آثار ارسطو دریافته بودند که میان وظایف اعضای آدمی و دیگر جانوران شباهتی وجود دارد و از طریق تشریح مقایسهای تا حدی علم تشریح میان مسلمانان پیشرفت پیدا کرده بود».[1]
[1]. انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، دلیسی اولیریّ، 1374، ترجمه احمد آرام، صفحه 7.