معناي خودباوري

1401/10/04 15:41
فصل قبل

 

در اينجا خودباوري به معناي نگرش مثبت به تواناييهاي خويش و خودباختگي به معناي نگرش منفي به تواناييهاي خود در مقايسه با ديگران است. اين خودباوري و خودباختگي در دو بخش فردي و ملّي معنا پيدا ميکند. آنچه که در اين مبحث مورد نظر است، بُعد ملّي آن است. استاد مطهري ميفرمايند: خودباختگي نوعي تزلزل شخصيت، بيايماني به خود، گم کردن خود، از دست دادن حس احترام به ذات، بياعتمادي به فرهنگ خود و... است.

پرسشيهايي که به ذهن خطور ميکند اين است که:

الف) چرا يک ملّت بايد خودباور باشد؟ و خودباختگي چه مشکلاتي را براي جامعه به وجود ميآورد؟

از مزاياي خودباوري ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:

افزايش اميد، نشاط و حرکت در جامعه.

ارتقاي عزّت و سربلندي.

 استقلال جامعه.

افزايش ثبات در هويت ملّي.

و امّا خودباختگي:

موجب استفاده نکردن از تواناييها و ظرفيتهاي خدادادي جامعه شده و اين امر باعث ناديده گرفتن نعمتهاي الهي و کفران آن ميشود.

موجب رهاشدن ارزشها و هنجارهاي جامعه شده و در نهايت جامعه پذيراي بدون تفکّرِ ارزشها و هنجارهاي جامعهي ديگري ميشود؛ آنچه از نظر جامعه کامل و آرماني است.

خودباختگي، هماهنگ با فطرت نست.

ب) چرا يک مدرّس بايد بهگونهاي تدريس کند که دانشجو به خودباوري ملّي برسد؟

مدرّس فردي است که جامعه امکاناتي را در اختيار او قرار داده تا در ازاي آن، به جامعه خدمت کند. ازآنجاکه ايجاد روحيهي خودباوري از مصاديق خدمت به جامعه محسوب ميشود، شايسته و بايسته است اين خدمت را ارائه دهد.

معلّمي شغل انبيا است و هدف انبيا رساندن جوامع بشري به قلّههاي سعادت است. بديهي است که شرط رسيدن جامعه به سعادت، خودباوري است، از اينرو معلّمان و مدرّسان رسالت دارند مخاطبان خود را به اين جايگاه برسانند.

نقش تربيتي معلّمان و مدرّسان ايجاب ميکند دانشجويانِ خود را با عزّت نفس و مفيد به حال جامعه تربيت نمايند و اين مهم جز با ايجاد روحيه خودباوري محقّق نميشود.

هدف از اين فصل آن است که مدرّس براي تدريس با جهتگيري الهي- فرهنگي در زمينههاي مختلف، مطالبي را بيان کند که موجب احساس خودباوري و اعتمادبهنفس در دانشجويان شود.

اميد است استادان محترم با بيان مواردي از خودباوري در کلاس درس، گامي در اين زمينه بردارند. در اينجا به چند نمونه که باعث خودباوري شده يا نشان خودباختگي است، اشاره ميشود.

فصل بعد
نقدها و نظرات