فصل سوم: تدریس با پیش‌فرض‌های توحیدی

1401/08/04 16:12
فصل قبل

 

مقدمه

در علوم مختلف عمدتاً مدرّسان دروس، نظریاتی را که حاصل پژوهشهای دیگران است تدریس میکنند اما محققان و جویندگان حقیقت، در وادی پژوهش با عوامل غیرپژوهشی اما کاملاً مؤثر بر پژوهش مواجه میشوند که معمولاً به آنها توجه کافی نمیشود. از جملۀ این عوامل، «پیشفرض»هایی هستند که ناشی از محیط، جهانبینی و گفتمانهای متفاوتاند و از قضا این پیشفرضها بر آنچه متعاقباً به دست خواهد آمد، به طور بسیار مؤثری سایه میاندازند.

از یک منظر کلان میتوان گفت که «توحید» گزارۀ مشترک میان تمام ادیان الهی و آسمانی (مسیحیت، یهودیت و...) میباشد. اساساً در بینش فطری نوع انسان، نگاه و گرایش توحیدی، نهادینه است. بنابراین بکارگیری عبارت «پیشفرضهای توحیدی» به معنای در بر گرفتن نگاه توحیدی در میان تمام ادیان و آیینهای الهی و فطریست و آن را ضرورتاً در دایرۀ دین اسلام منحصر نمیگرداند. همچنین لازم به ذکر است که مفهوم «توحید» فراتر از باور داشتن صِرف به وجود خداوند است. لذا هم در ساحت نظر و درون هنرمند و هم در مصادیق و آثار، تأثیر و تجلی ویژهای خواهد داشت؛ این تجلی در هر جا و توسط هر فردی که تحقق یابد، واجد ارزش و اصالت است.

مبانی نظری و پیش فرضهای علمی مرتبط و حتی غیر مرتبط در تمام علوم و حتی مادیترین آنها مقولهایست اثبات شده و قابل قبول که به دو صورت آگاهانه و غیر آگاهانه تأثیرات خود را در روند مطالعه علمی تا مرحله استنتاج به جای میگذارد. به طوری که گزاره علمی در بستر اذهان غیر توحیدی نهاده و نتایجی غیر توحیدی را به بار خواهد آورد و بالعکس هر گزارهای ـ حتی مادیترین آنها ـ در نظر انسان موحد حکمتها و آیاتی از آیات الهی است.

معماری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در ادوار مختلف تحت تأثیر مبانی نظری و پیشفرضهای مختلفی شکل گرفته است و سادهترین اثبات برای این مدعا آنکه با پیشنهاد یک موضوع طراحی به هزاران انسان، هزاران طرح مختلف و متفاوت تولید خواهد شد و این نشان از تأثیرات مبانی نظری افراد بر آثار آنهاست.

معماری از اجزای مشخصی از جمله حجم، سطح، بازشوها، رنگ، ریتم و تکرار، هندسه و... تشکیل شده که در تمام سبکهای معماری و هنری مورد توجه و استفاده است. مانند حروف و کلمات یک زبان مشترک که یکی با مبانی نظری و پیشفرضهای الهی حدیثی و آیتی از آیات الهی را خلق نموده و دیگری حکمتی پندآموز و دیگری گفتاری بیمغز و هجو؛ با اینکه سه هر کدام از دایرهای محدود از کلمات استفاده نمودهاند.

تدریس با مبانی و پیشفرضهای توحیدی عمیق میتواند از طرق مختلف دانشجو و هنرآموز و حتی استاد را تحت تأثیر و رشد قرار دهد؛ از جمله:

ایجاد باور و اعتقاد به عالم بالاتر و والاتر از جهان مادی بیهدف در نگاه دانشجو

دمیدن روح پاسخگویی در محضر الهی یا همان روح تعهد در متعلم (ایجاد هنر و هنرمند متعهد)

ایجاد معماری با هدف غایی بندگی خدا نه بندگی و بردگی خواهشهای نفسانی، ثروت، پست و مقام

غایت تدریس با نگاه توحیدی و الهی، با مبانی و پیش فرضهای توحیدی.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات