4-7- درک و بيان محيط

1401/08/07 14:23
فصل قبل


درس درک و بيان محيط يکي از نخستين دروس رشته معماري است که به دانشجوي مخاطب درس، همچون لوح سفيد و نانوشته‌اي در حوزة معماري نگريسته مي‌شود و مي‌تواند دريچة جديدي از ادراک جهان پيرامون را به روي او گشوده و به صورت تلويحي با مفاهيم اساسي معماري مواجه و آشنا نمايد.


از اين‌رو نوع مفاهيم و موضوعات و چگونگي تقرب به فهم آن‌ها مي‌تواند در درک و نوع نگاه دانشجو به معماري تأثير عميقي داشته باشد. به همين دليل در انتخاب موضوعات و نحوة طرح مفاهيم و مصاديق تلاش مي‌گردد موضوعاتي انتخاب شوند که در راستاي نگاه الهي و فطري درس مؤثر واقع شوند. به همين منظور در روند ارائه درس، توجه به محورهاي کلي زير ضروري به نظر مي‌رسد:
7-4-1- درک نظام‌هاي شکلي در مصاديق محيطي
طبيعت به عنوان يکي از آفرينش‌هاي خداوند، حکمت‌هايي را در درون خود دارد که هرگاه مورد توجه و تأمل قرار گيرد، آموزه‌هايي ناب را به جستجوگران خواهد آموخت. بنابراين آنچه در اين درس به عنوان «محيط» مورد ادراک و تبيين قرار مي‌گيرد، مي‌تواند «طبيعت» را مصداق خود قرار دهد و از طريق درک هندسه، اندازه، رنگ و ديگر ويژگي‌هاي شکلي آن، نظامي را معرفي نمايد که از نگاه عوامانه پا را فراتر گذارد. 
برقراري ارتباط با طبيعت، با توجه به اين که همواره آشنا و در دسترس بوده و خواهد بود، انديشيدن دگرگونه‌اي  را به دانشجو يادآوري مي‌نمايد. 
«چشم‌ها را بايد شست                      جور ديگر بايد ديد...» 
علاوه بر طبيعت، جامعه نيز مصداق مناسبي براي اين توجه است. درک نظام‌هاي شکلي ـ با توجه به آنچه مقصود معماري است ـ در جوامع مختلف يا مقايسه جامعه سنتي و مدرن، نگاه عميق دانشجو را نسبت به محيط مصنوع موجب مي‌شود. بديهي است با توجه به آنچه در مباحث نظري معماري بيان مي‌گردد رجوع به طبيعت، تاريخ و فطرت مي‌تواند دانشجو را در مسير نگاه الهي قرار دهد. 
اما از سويي ديگر، پديده‌هاي طبيعي وقتي در موقعيت‌هاي متفاوتي قرار مي‌گيرند، بسته به علل و عوامل تأثيرگذار نمودهاي پيچيده‌تري از خود بروز مي‌دهند که نگاه جستجوگر بايد بتواند به علل وراي اين نمودها راه يافته و حکمت آن‌ها را درک کند. به طوري که آنچه از محيط به ديده مي‌آيد، مبتني بر لايه‌هاي پنهان طبيعي و ماوراءالطبيعي است. اين لايه‌ها نقش مؤثري در پيدايش و شکل‌دهي به محيط دارند و مفاهيم و معاني جاري بين پديده‌ها را نشان مي‌دهند. بنابراين در درک محيط، توجه به اين لايه‌ها از اهميت بالايي برخوردار است. 
به عنوان مثال درخت اناري در گوشه حياط يک خانه که شکل کاملاً ارگانيکي به خود گرفته، ناشي از عوامل مختلف و متعددي مانند باغبان، باد، نور و... بوده تا به شکل کنوني درآمده است. نگاه جستجوگر به دنبال يافتن دلايل و علت‌هايي است که موجد شکل ارگانيک در درخت انار گرديده است. اين نوع نگاه ژرف در ادامه به عوامل ماوراءالطبيعه و نقش خالق مي‌رسد که فرهنگ اسلامي مشحون از اين نوع نگاه و نمونه‌ها مي‌باشد. 
برگ درختان سبز در نظر هوشيار                                       هر ورقش دفتريست معرفت کردگار 
7-4-2- جستجوي مفاهيم متعالي در محيط
يکي از اهداف و رويکردهاي کلي در تعريف مضامين و تمرينات اين درس را مي‌توان آشنايي دانشجو با مفاهيم ناب و جستجوي آن‌ها در محيط پيرامون دانست. اين مفاهيم و مضامين که طبعاً ريشه در باورهاي ناب و جهان‌بيني الهي و فطري دارند مي‌توانند مصاديق زيبا و پرجلوه‌اي در طبيعت و محيط مخلوق و همچنين در معماري و محيط مصنوع داشته باشند که از طريق نگاه عميق، دقيق و ظريف قابل جستجو و کشف خواهند بود. بسياري از اين معاني و مفاهيم را مي‌توان از طريق تضادهايي که در محيط مشاهده مي‌گردند به نحو بارزتري جلوه‌گر نمود. از جمله مثال‌ها و نمونه‌هايي که در اين راستا قابل تعريف هستند مي‌توان به موارد زير اشاره کرد: 
مفهوم وحدت 
نظم و فرانظم در طبيعت و محيط مصنوع
مفهوم زيبايي معنوي و صوري
معنا و جايگاه نور
جايگاه طبيعت به مثابه آيات الهي در معماري
و ... 
نکتة کلي‌اي که در اين رهگذر قابل توجه است آنکه هدف از طرح مفاهيم و تمرينات ياد شده، عبور دادن دانشجو از سطوح و پوسته‌هاي بيروني مصاديق و حتي مفاهيم و رساندن او به جان‌مايه‌هاي ناب معاني است که در پرتو آن دانشجو خواهد توانست در راستاي چارچوب نظري و نوع نگاه ويژه‌اي به عالم پيرامون خود قرار گرفته و از اين «نقطه‌نظر» بتواند ساير مفاهيم و مصاديق معماري و محيط را نيز به درستي فهم و بيان نمايد. در همين زمينه دو تن از شعراي پارسي‌گوي (سنايي و مولوي) به بيان داستان تمثيلي «فيل و کوران» (يا حکايت «فيل در تاريکي») پرداخته‌اند که از اين قرار است:


هندوان براي نمايش، فيلي را در شهري آوردند که مردمانش هرگز چنين حيواني نديده بودند. فيل در خانه‌اي تاريک بود و مردمان بسياري براي ديدنش به تاريکي رفتند، چون ديدنش با چشم ممکن نبود. هر کس گوشه‌اي از حيوان را لمس مي‌کرد و هنگامي که از او دربارة شکل فيل مي‌پرسيدند به فراخور درک خويش از فيل چيزي مي‌گفت؛ آن که دستش به خرطوم حيوان رسيده بود گفت فيل همچون ناودان است و آنکه گوش فيل را لمس کرده بود حيوان را مثل بادبزن معرفي مي‌کرد، نفر سوم که در آن تاريکي دستش بر پاي فيل خورده بود، در پاسخ به شکل فيل، آن را به ستون مانند کرد و نفر ديگر نيز گفت فيل همچون تخت است چرا که او پشت فيل را لمس کرده بود. به همين ترتيب، ديگر مردمان که وصف فيل را از اينان مي‌شنودند، در نهايت به سردرگمي و اختلاف مبتلا مي‌شدند. اختلاف ميان آنان تفاوتي اندک نبود، بلکه اختلاف ميان شکل الف و دال بود! اگر هر يک از آنان که به ديدن فيل رفتند، شمعي در دست داشتند ديگر نظرشان چنين متفاوت نبود. 
درس درک و بيان محيط نيز به دنبال آنست که چراغي به دست دانشجو بدهد که امور و اشيا و پديده‌ها را به درستي ببيند، درک کند و به بيان آورد. از آنجا که درست ديدن و درست فهميدن ـ آن هم براي دانشجويي که به تازگي پاي در اين رشته نهاده ـ امر حساس و خطيري است، لذا در سرفصل درس نيز توصيه شده که از اساتيد بسيار باتجربه به منظور تدريس اين درس استفاده شود؛ نوشتار حاضر نيز بر همين باور است.
7-4-3- مفهوم و جايگاه «بيان» در درک و بيان محيط
با وجود آنکه «درک» و «فهم» عميق و درست محيط، هدف اصلي اين درس است، اما نبايد از اين نکته غفلت نمود که «بيان» و نوع و شيوه‌ها و ابزارهاي آن نيز با نحوة نگاه به پديده‌ها و چگونگي ادراک آن‌ها گره خورده و عجين مي‌گردد. چنانکه ارتباط ذاتي ميان آن‌ها وجود داشته باشد، بسته به مراتب درک، مراتب بيان نيز با ابزارها و روش‌هاي خاص خود قابل تعريف و تصور خواهد بود. 
بنابراين بايسته است که در اين درس با جستجوي روش‌هاي مختلف بيان، نوعي جهت‌گيري فطري نيز در ارائه و بيان معاني و مفاهيم و توصيف رخدادها و پديده‌ها ايجاد شود که محملي مناسب براي انتقال معاني و مفاهيم ناب مدّنظر درس فراهم نمايد. به عنوان مثال «قصه» يکي از روش‌هاي بيان فطري است که در ادبيات معماري امروز جايگاهي براي آن متصور نيست، اما مي‌تواند بخشي از ادراک معاني و بيان آن‌ها را در بر داشته باشد، يا «شعر» در معناي ناب آن مي‌تواند بخشي از معاني و مفاهيم ناب و متعالي را بيان کند که شايد بديلي براي آن در ساير روش‌هاي بيان متصوّر نباشد. 

فصل بعد
نقدها و نظرات