4-8- بيان معماري (1) و (2)
1401/08/07 14:27فصل قبل
گفتمان کلي: دروس بيان معماري به منظور توانا نمودن دانشجو در بکارگيري ابزارها و روشهاي مختلف بيان در جهت معرفي آثار معماري تعريف شدهاند. از اين لحاظ، رويکرد کلي اين دروس در جهتگيري الهي و فطري ميتواند معطوف به سه بخش کلي زير باشد:
جنبههاي موضوعي و محتوايي
مصاديق و آثار مورد معرفي
ابزارها و روشهاي بياني
با توجه به اينکه هر سه بخش ياد شده تأثير بسزايي در جهتگيري کلي درس خواهند داشت لذا در ادامه به تبيين رويکرد کلي دروس بيان معماري در رابطه با هرکدام از بخشها پرداخته ميشود:
8-4-1- جنبههاي موضوعي و محتوايي
با توجه به اين که هر محتوايي، شکل و قالب متناسب براي بيان خود لازم دارد، لذا قائل شدن به جهتگيري الهي در محتواي معماري، ضرورتاً بيان آن را نيز تنها به روشها و تکنيکهاي تصويري، محدود نميکند. به طور معمول، بيان معماري در شيوههاي رايج، غالباً و شايد کاملاً معطوف به ويژگيهاي صوري آثار معماري است و کالبد بنا و جنبههاي شکلي آن را مورد توجه قرار ميدهد. البته طبعاً با توجه به آن که معرفي يک اثر معماري، تا حدود زيادي در گرو معرفي يا بازنمايي جنبههاي فيزيکي، کالبدي و صوري آن خواهد بود، لذا نميتوان اين وجه از بيان را ناديده گرفت. اما غلبة اين نوع نگاه در بيان معماري باعث در محاق قرار گرفتن ساير جنبههاي مترتب بر معماري ميگردد که اهميت آنها نهتنها کمتر از جنبههاي مادي و صوري نيست، بلکه گاه بيش از آنها نيز هست.
بيان معماري در رويکرد الهي و فطري بايد بتواند به جنبههاي معنايي، حِکمي، مفاهيم انساني و فرهنگي معماري ورود نموده و به معرفي و بيان اين وجوه از آثار معماري نيز بپردازد. از آنجا که اين محتواها در سطح متفاوتي نسبت به ويژگيهاي کالبدي و صوري قرار دارند، لذا طبعاً نيازمند سطح متفاوتي از ابزارها و روشهاي بياني نيز خواهند بود. بهعنوان نمونه ميتوان طرحها و فيگورهايي با منش و رفتارهاي واجد ارزش از جمله ادب، تواضع، حياء، محبت، همراهي، توجه به خانواده و مهرباني با کودکان و ديگر ارزشهاي جهانشمول انساني و فطري را مد نظر داشت.
8-4-2- مصاديق و آثار مورد معرفي
بدون ترديد، خود آثار مورد معرفي در دروس بيان معماري نيز سهم چشمگيري در جهتگيري ذهن دانشجوي معماري خواهند داشت. در واقع ميتوان اينطور تصور نمود که اين مصاديق و سوژهها تأثيرات خاص خود را به صورت خودآگاه و به ويژه ناخودآگاه در فکر، روان و ضمير نهان دانشجو بر جاي ميگذارد و به صورت غيرمستقيم دانشجو را در امتداد جهات ذاتي خود آثار، تعليم داده و تربيت ميکنند. از اينرو بايد در انتخاب نوع تمرينات، مصاديق و آثار، حساسيت ويژهاي معطوف گردد.
سوژههاي انساني ميتوانند شخصيتها، رفتارها و هويتهايي را به دانشجو القاء کنند که ممکن است او را در جهت الهي و فطري قرار داده يا از آن دور کنند. مصاديق معماري و محيط مصنوع نيز خواسته يا ناخواسته، ذهن دانشجو را به تدريج شکل داده و با خويش همسو ميکنند. [1]
بر اين مبنا توصية کلي بر معطوف نمودن تمرينات به سمت معرفي مصاديق و آثاري است که خود داراي جهت فطري و الهي بوده و از فضاي تفنّنِ صِرف، غفلت از سرشت وجودي انسان، ستيز با طبيعت و فطرت، هويتهاي نامأنوس بيگانه و... دور باشند. توجه به ويژگيهاي جامعه ايراني- اسلامي، اقليم و طبيعت متناسب با بوم و سرزمين، ارزشهاي فرديِ اخلاقي و رفتاري و امثال آنها ميتوانند معيارهاي مناسبي در انتخاب مصاديق تلقي گردند. در اين راستا سوژهها و آثار مأنوس خودي، آثار هويتمند ايراني- اسلامي، چهرهها، شخصيتها و کاراکترهاي انساني مأنوس، رفتارهاي مبتني بر فرهنگهاي بومي و ساير موارد از اين دست مصاديق مناسبي براي معرفي و بيان هستند.
سوژههايي که به طور معمول در دروس بيان معماري، طراحي و ارائه ميشوند، غالباً شامل طراحي از گياهان، فيگورهاي انساني و بناها ميباشند که در ادامه به شرح مختصري دربارة هر کدام پرداخته ميشود.
طراحي از گياهان
در طراحي از سوژههاي گياهي، استفاده از درختان بومي و حتي المقدور درختان ميوهدار توصيه ميشود. در همين زمينه، مواجهه با نمونههاي واقعي نسبت به طراحي از گرافيکهاي معمول در کتابهاي راندو ميتواند ضمن ارتقاي تکنيک طراحي، ارتباط درونيتري ميان دانشجو و طبيعت را نيز برقرار نمايد.
طراحي از بدن انسان
با توجه به تأثيرگذاري الگوهايي که در طراحي با دست آزاد مورد طراحي قرار ميگيرند و تأثيري که در شخصيت و کاراکتر فضاهاي مورد راندو و ويژگيهاي فرهنگي و رفتاري فضاي انساني آنها ميگذارند، توصية کلي بر انتخاب الگوهاي منطبق بر فرهنگ اسلامي و ايراني براي طراحي با دست آزاد است. در همين راستا توجه به نکات زير مورد تأکيد هستند:
توجه به فيگورهاي داراي پوشش باوقار اسلامي- ايراني و پرهيز از طراحي فيگورهاي نامأنوس و نامناسب غربي
توجه به طراحي فيگورهاي داراي استيل فعال و دائم در تلاش به جاي طراحي از فيگورهايي با رفتارهاي هرزه، راحتطلب، عياش، بيکار و...
طراحي از فيگور و مدل شخصيتهاي مؤثر علمي و اخلاقي و نه هنرپيشههاي بياخلاق و با گرايشهاي ضد ديني و ضد ارزشي.
طراحي از فيگور و چهرة مردمان زحمتکش و فقير جامعه و نه صرفاً اغنيا.
بر اساس موارد پيشگفته، در زير الگوها و نمونههايي از فيگورها، رفتارها و چهرههاي مناسب، مأنوس و داراي بار ارزشي، فرهنگي و فطري که قابل توصيه براي تمرينات اين بخش از درس طراحي با دست آزاد هستند، ارائه ميگردد:
طراحي از بنا
طراحي و کروکي زدن از بناهاي ايراني ـ اسلامي و مخصوصاً آثار و ابنية داراي وجهة ديني و مذهبي که امکان چشيدن طعم فضاهاي داراي اصالت و هويت بومي را به دانشجو ميدهد، در اين قسمت توصيه ميشود.
8-4-3- ابزارها و روشهاي بياني
بخشي از ويژگيهاي بيان معماري به ابزارها و روشهاي بيان باز ميگردند. در حقيقت بايد اذعان نمود که ابزاها و روشها غالباً متناسب با محتواي بيان، پديد آمده و تکامل يافتهاند. ترديدي نيست که دانشجوي معماري بايد به ابزارها و روشهاي بيان، بازنمايي و معرفي تصويري تجهيز گردد، اما اين امر نبايد دايره بيان معماري را در بيان تصويري منحصر و محدود نمايد. جهتگيري الهي و فطري اقتضا ميکند که ابزارها و روشهايي متناسب براي بيان معاني، مفاهيم و موضوعات مورد نظر در اين رويکرد جستجو شوند، پديد آيند يا تکامل يابند تا راه براي بيان جنبههايي از معماري که فراتر از ويژگيهاي کالبدي، فرمي و صوري هستند هموار گردد. تلاش براي دستيابي به بيان شخصي متناسب با شخصيت فردي، اجتماعي و سرزميني ميتواند تأملي بر اين انتخابها را موجب شود که قطعاً نتيجهاي متفاوت از آنچه صرفاً به عنوان روشهاي بياني مورد نظر است را به دست خواهد داد.
حتي در بيان تصويري نيز جستجوي روشها، ابزارها و کاراکترهاي بومي، هويتمند و معطوف به ابزارها و روشهاي مبتني بر هنرهاي اسلامي، سنتي و بومي ميتواند بسيار راهگشا باشد و ما را از وابستگي شديد به ابزارها و روشهاي وارداتي، غير بومي و ناسازگار با مباني و شخصيت هنرهاي بومي نجات دهد. در اين راستا استفاده از ابزاهاي بومي، روشهاي ريشهدار در هنرهاي اسلامي ـ ايراني مانند نگارگري، چهرهپردازي و خطوط ايراني ـ اسلامي ميتواند تأثير چشمگيري در نيل به مقصود داشته باشد.[2] قالبها و شکلهاي بياني به صورت ناخودآگاه محمل تأثيرات معنايي هستند و بنابراين، قرار دادن دانشجو در معرض مصاديق جهتمند ميتواند به صورت ضمني، آنچه در ديگر دروس پايهاي دنبال ميشود را به دانشجو منتقل نمايد.
[1]. به عنوان نمونه در اين زمينه ميتوان به تفاوت رويکرد و روش آموزش در دو مدرسه معماري باوهاوس آلمان و بوزار فرانسه و تأثير آن رويکردها در نحوة تربيت دانشجوي معماري اشاره نمود.
[2]. به عنوان نمونه ميتوان به شيوه هاي ارائه در آثار حسن فتحي (معمار مسلمان مصري) اشاره نمود.