4-18- نقشه‌برداري

1401/08/08 10:57
فصل قبل

 

درس نقشهبرداري در مجموعة دروس مقطع کارشناسي معماري، جزء دروسي است که به منظور آشنايي دانشجويان اين رشته با حوزههاي فني مرتبط در رشتة عمران (و مشخصاً شاخة نقشهبرداري) در نظر گرفته شده است. با توجه به اينکه درس نقشهبرداري جزء دروسي است که معمولا توسط استادان رشته عمران (نقشهبرداري) ارائه ميگردد، لذا مباحث اصلي به کتاب کار رشته عمران ارجاع داده ميشود.

اما در عين حال توجه به اين نکته ضرورت دارد که با تغيير در نوع نگاه به مقولة علم و مهندسي در دوران جديد، تغييرات شگرفي در ابزارها و روشهاي نقشهبرداري نيز رخ داده است. اين تغييرات غالباً توجه را از درک نظامهاي موجود در طبيعت، خواص و ويژگيهاي ذاتي آنها سلب نموده و به سمت ابزار نوين و اعداد و ارقام سوق داده است. اين امر نحوة مواجهه با موضوع نقشهبرداري و نحوة تحقق آن را کاملاً دگرگون نموده است. در اين راستا توجه به موارد زير در ارائة درس، مفيد و مؤثر به نظر ميرسد:

توجه به تاريخ مهندسي در جهان با نگاه ويژه به تاريخ مهندسي در ايران به منظور آشنايي با ابزارها و روشهاي سنتي مساحي و نقشهبرداري[1]

ايجاد زمينة مناسب براي تجربة مستقيم با ابزارهاي سنتي مانند ريسمان و شلنگ تراز، شاقول و...

ابتناي فنون هندسة سنتي به هندسة دايره

استفاده از ريسمان و قابليتهاي موجود در هندسة دايره، زمينهاي را در پيادهسازي و اجراي معماري به وجود ميآورد که بر اساس آن ميتوان تصميمگيريهاي کلانِ بنا را به تدريج به اجزاي آن منتقل نمود و بنابراين با پايينترين خطا روبرو بود.

اشاره به مباحث فني مربوط به جهتيابي و کنترل مسير قنات[2]

توجه به قواعد فيزيک و مکانيک در نوع نگاه به نقشهبرداري و مساحي

در اين ارتباط ميتوان به استفاده از نور در حفر قناتها و قانون ظروف مرتبط در ترازيابي اشاره کرد.

***************

از آن جهت که اين درس عمدتاً مبتني بر مهارت در استفاده از ابزارهاي جديد نقشهبرداري تعريف شده، لذا در وجه غالب، داراي جنبة فني و مهارتي است. از اين رو در وهلة نخست و در مباحث مدنظر طرح جهتگيري، قابليت بالايي در جهتدهي به موضوعات و محتواي آموزشي اين درس متصور نيست. اما در عين حال، از آنجا که نقشهبرداري فراتر از اينکه يک دانش کاملاً نوين باشد، مسبوق به سابقهاي بسيار طولاني در روند حيات علمي و تجربيات عملي بشر است، لذا به نظر ميرسد در کنار محتواي تعريف شدة اين درس بتوان نکات چندي را مورد توجه قرار داد:

موضوع نقشهبرداري چه آنگاه که اطلاعات شکليِ بنا يا موقعيتي موجود، بخواهد از طريق ترسيم اشکال به ديگران انتقال يابد يا آنگاه که طرحي در نظر گرفته شده بخواهد در واقعيت عيني، شکلي کالبدي پيدا کند، در حقيقت برداشت يا پياده کردن «هندسه»اي است که از موجوديت اشياء[3] قابل انتزاع است و اين موضوع ارتباط سرشتيِ نقشهبرداري و هندسه را به خوبي نشان ميدهد. بر اين مبنا هر آنچه از ويژگيها و خصوصيات هندسه با رويکرد الهي موضوعيت پيدا ميکند، ميتواند بر نقشهبرداري نيز منطبق گردد.

دانش نقشهبرداري به لحاظ پيشينة تاريخي، ريشه در علم «مسّاحي» دارد که از گذشتههاي بسيار دور مورد توجه نوع بشر قرار داشته است. در مصر باستان، ايران، بينالنهرين و ساير تمدنهاي کهن، مهندسان و دانشمندان در علم مساحي پيشرفتهاي شگرفي را رقم زده بودند؛ به گونهاي که به عنوان مثال در سواحل رود نيل که گفته ميشود به دليل طغيان رود، هر از گاهي مرز زمينها و قطعهبنديهاي آنها محو ميشد و از ميان ميرفت، با به کارگيري اين علم، تقسيمات و مرزبنديها در سطح وسيعي مجدداً بازيابي ميشدند.

در ايران و به ويژه در قرون اولية اسلامي، تحولات چشمگيري در دانش هندسه، مساحي و فنون و دانشهاي مرتبط با آنها پديد آمد و چهرههاي شاخصي همچون ابوريحان بيروني، دانش جغرافيا، هندسه و مساحي را مترقي ساختند و از طريق همافزايي اين دانشها، پيشرفتهاي قابل توجهي را در تعيين سطوح، پيادهسازي نقشهها، گسترش کُره در سطح و تهية نقشههاي گستردة جغرافيايي، محاسبات عددي هندسه و مثلثاتْ ابداع و ارتقاي ابزارها و فنون مساحي را رقم زدند که يکي از دستاوردهاي اين پيشرفتها، ارائه نقشههاي ارزشمندي از مناطق مختلف جغرافيايي جهان بوده است.[4]

در زمينه تعيين جهات جغرافيايي و به ويژه تعيين جهت قبله نيز که پس از اسلام در ساخت ابنية مذهبي مانند مساجد و آرامگاهها اهميت ويژهاي يافت، همراهي و همافزايي فنون و مهارتهاي مساحي با علم نجوم توانست به پيشرفتهاي قابل توجهي در بين دانشمندان و مهندسان مسلمان منجر گردد.

در زمينة جنبههاي کاربردي دانش مسّاحي، بکارگيري اين دانش و فنون و ابزارهاي مرتبط با آن در عرصههاي مختلفي از قبيل تقسيمات زمينهاي کشاورزي و باغي، احداث شريانها و مجاري آب، پيادهسازي نقشة ابنيه و مستحدثات درشت و... همواره جلوهگري ويژهاي داشته است.

يکي از مهمترين و شاخصترين زمينههاي بکارگيري دانش مساحي، ايجاد و احداث قنوات و مستحدثات مربوط به آنهاست که از گذشتههاي بسيار دور در ايران و نقاط ديگري از جهان کاربرد داشته است. قنات به عنوان يک دستاورد بينظير ساکنان سختکوش مناطق کويري ايران براي استحصال و انتقال زيرزميني آب از اعماق زمين پديد آمده است ولي نحوة احداث آن کاملاً مبتني بر علوم و فنون مساحي و مهندسي به شمار ميرود؛ اين که چگونه و با چه تدابيري مقنّيان گذشته توانستهاند از فرسنگها فاصله و با سادهترين ابزارها از قبيل تيشه، ريسمان و آينه، اينگونه هنرمندانه و با دقت و کيفيت زايدالوصفي، به چنين دستاورد عظيمي نائل شوند، خود محصول تفکر و بهرهبرداري از اصول و قواعد مهندسي و مساحي و پيشرفتهاي چشمگير در اين عرصه بوده است.

و ساير موارد از اين دست... .

با توجه به مطالب پيشگفته، مطالعه و تأمل در دانش مسّاحي که در زمينه و بستر علمي و فرهنگي ايران اسلامي شکل گرفته است، ميتواند ارتباط لازم را با جهتگيري الهي درس نقشهبرداري فراهم کند. طبعاً ساير مطالب و زواياي مرتبط با اين درس که در چارچوب اهداف طرح جهتگيري الهي قرار ميگيرد نيز توسط استادان محترم اين دروس به نحو بسيار مطلوبتري قابل شناسايي، طرح و ارائه خواهند بود.

 

 


[1]. ر.ک. تاريخ مهندسي در ايران، ص117.

 

[2]. ر.ک. تاريخ مهندسي در ايران، ص222.

 

[3]. اعم از موجود ذهني و موجود عيني.

 

[4]. براي مطالعه بيشتر، ر.ک. تاريخ مهندسي در ايران، ص110.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات