3-1- معيارهاي بناي مبتني بر پيش‌فرض‌هاي توحيدي

1401/08/04 16:16
فصل قبل

 

يکي از مهمترين پيشفرضهاي ذهني معماران جهان و بالطبع در کشور ايران درجهبندي اصولي است که معماري خوب بر آن پايه شکل گرفته است. اين اصول و مبناها بر اساس پيشفرضهايي شکل ميگيرند که ناگزير متأثر از ماهيت و سمت و سوي آن پيشفرضها نيز هستند. از مهمترين اين اصول و مباني، نو و خلاقانه بودن معماريست؛ پس از آن زيبايي و کارايي و در درجة بعدي اقليم و مصالح و ساخت و... قرار دارد. اما نهايتاً و در بسياري از موارد ديده ميشود که با اين دستهبندي ارزشي، در دامنة معماري بيهويت و مضر ورود پيدا ميکند؛ در صورتي که اين اصول و مباني در معماري با نگرش توحيدي به ترتيبي ديگر تعريف و جهتدهي ميشوند.

پيشفرضهاي توحيدي، منظر متفاوتي را فراروي معمار و متعلّم معماري قرار ميدهد و آبشخور مباني و معيارهاي متفاوتي در نحوة تقرّب به موضوعات معماريست؛ هرچند اين اصول و مباني، نافيِ معيارهاي اصوليِ ساخت يک بناي خوب نيز نيست و در بدو امر، ساخت يک بناي خوب و قابل قبول را به عنوان مبدأ عزيمت در نظر دارد. اين اصول که متضمّن حيات طيبه فردي و اجتماعي جامعه توحيدي است و از نظر دانشمندان برجسته جهان اسلام مانند خواجه نصيرالدين طوسي مورد توجّه قرار گرفته است و امروزه کمتر بدان توجه و عمل ميگردد را ميتوان در موارد زير برشمرد:

3-1-1- از پول حلال ساخته شود

اصولاً اسلام توجه ويژهاي به حلال بودن مال دارد. پيامبر(ص) درباره هزينه کردن براي ساختمانسازي فرمودند:

«با پول حلال خانه بسازيد و مواظب باشيد در پولِ ساختنِ خانه حق مردم نباشد، که  اساس ويراني است»[1].

«مال حرام رشد نميكند يا اگر رشد كمي پيدا كند، بركت ندارد»[2].

3-1-2- زمين و مصالح خانه، غصبي نباشد

يکي از مسائل اساسي اسلام در ساخت بناها ـ به ويژه بناهاي خاص مانند مسجد و خانه و امثال آنها ـ پرهيز از زمين و مصالح غصبي است. امام صادق g در پاسخ به سؤال از حكم كسى كه زمينى را به ناحق گرفته و ساختمانى در آن ساخته است فرمودند :

«ساختمانش ويران مىگردد و زمين به صاحبش برگردانده مىشود. براى عِرق ظالم (غاصب) حقى وجود ندارد»[3].

اميرالمؤمنين علىg در مورد تأثير منفي مصالح غصبي در ساختمان فرمودند:

«وجود سنگ غصبى در خانه، ضامن ويرانى آن خانه است»[4].

3-1-3- متناسب با نياز ساخته شود

در فرهنگ اسلامي، يکي از سعادتها داشتن خانة وسيع دانسته شده است. يكي از انصار گفت يا رسولالله خانة ما خيلي تنگ است حضرت فرمودند:

«داد بزن و از خداي جدي بخواه كه خانهات توسعه پيدا كند»[5].

اما کسي که نتواند از خانة بزرگ استفاده کند، چه بسا بايد فرداي قيامت پاسخگو هم باشد:

هر کس براى خودنمايى يا  شهرتطلبى خانهاى براى خود بسازد، روز قيامت آن خانه را تا هفتمين طبقه زمين به دوش مىکشد، سپس به صورت حلقهاى آتشين طوق گردنش مىشود، آنگاه او را با آن حال به آتش دوزخ مىافکنند. راوى گفت: «پرسيديم: اى پيامبر خدا a، چگونه براى خودنمايى يا شهرتطلبى خانه مىسازد؟!»؛ فرمود: «خانهاى بسازد که بيش از اندازة حاجتش باشد، يا آن را براى فخرفروشى بنا کند»[6].

البته ممكن است خانه 100 متري براي كسي خوب باشد ولي براي ديگري خانه 400 متري هم كم باشد، پس وسعت منزل به تناسب افراد، ساختار خانواده، شکل سکونت و ابعاد فرهنگي هر منطقه بستگي دارد و نميتوان حکم واحدي براي همه صادر کرد.

امام صادقg فرمودند:

«هر مقدار ساختماني كه بيش از حدّ نياز است، فرداي قيامت براي صاحبش وبال خواهد شد»[7].

در حديثي ديگر، آن حضرت فرمودند:

«کسي که ساختماني بيش از حد نياز خود بسازد در قيامت براي او مسئوليتآور است»[8]

3-1-4- به دور از تجمّلات باشد

رسول اكرمa در حال عبور ساختماني را ديد كه روي آن قبهاي ساخته بودند، به آن نگريست و پرسيد صاحب آن كيست؟ گفتند از اصحاب شماست. صاحب خانه آمد و حضرت از او روي برگرداند. علت را از اصحاب جويا شد، گفتند پيامبرa چند روز پيش خانة تو را ديد كه مجلل ساخته بودي و ناراحت شد و احتمالا براي همين است. او رفت و آن تجملات را خراب كرد و برگشت و پيامبرa او را تحويل گرفت[9]. پس بايد مبارزة عملي هم انجام داد. اگر كسي خانة باشكوه بسازد و شما تحويل نگيري، ديگر نميسازد؛ چون از قضا او ميسازد تا او را تحويل بگيرند!

حضرت عليg فرمودند:

خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حياط (قسمت جلوى خانه) و هم‏نشينان خوب است. و خانه را بركتى است، بركت خانه جايگاه خوب آن، وسعت محوطة آن و همسايگان خوب آن است[10].

امام حسينg از محلي عبور ميکردند؛ خانههاي مجللي ديدند، پس در کلام زيبا و موزوني فرمودند: «گِلها را بالا برده، دين خود را پايين آورده! »[11]

 

 


[1]. «اتَّقُوا الْبُنْيَانَ فِي الْحَرَامِ فَإِنَّهُ أَسَاسُ الْخَرَابِ» (مستدرك الوسائل، ج‏3، ص‏472)

 

[2]. «إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ» (الكافى، ج‏5، ص‏125)

 

[3]. «الإمامُ الصّادقُ g ـ لَمّا سُئلَ عَمَّن أخَذَ أرضا بِغَيرِ حَقِّها و بَنى فيها ـ يُرفَعُ بِناؤهُ ، و تُسَلَّمُ التُّربَةُ إلى صاحِبِها؛ ليسَ لِعِرقِ ظالِمٍ حَقٌّ. (وسائل الشيعة : 17/311/1.)

 

[4]. «الحَجَرُ الغَصِيبُ في الدارِ رَهنٌ على خَرابِها» (نهج البلاغة،240 )

 

[5]. «ارْفَعْ صَوْتَكَ مَا اسْتَطَعْتَ وَ سَلِ اللَّهَ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَيْكَ» (الكافى، ج‏6، ص‏526)

 

[6]. قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: مَنْ بَنى بُنْياناً رياءً وَسُمْعَةً حَمَلَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ الأَرْضِ السّابِعَةِ وَهُوَ نارٌ تَشْتَعِلُ، ثُمَّ يُطَوِّقُ في عُنُقِهِ وَيُلْقى فِي النّارِ، فَلا يُحْبِسُهُ شَىْ ءٌ مِنْها دُونَ قَعْرِها إِلّا أَنْ يَتُوبَ قيلَ: يا رَسُولَ اللّهِ كَيْفَ يَبْنى رِياءً وَسُمْعَةً؟ قالَ: يَبْنى فَضْلًا عَلى ما يَكْفيهِ إسْتِطالَةً مِنْهُ عَلى جيرانِهِ وَمُباهاةً لِإِخْوانِهِ. (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 11 ح 4968)

 

[7]. «كُلُّ بِنَاءٍ لَيْسَ بِكَفَافٍ فَهُوَ وَبَالٌ عَلَى صَاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (الكافى، ج‏6، ص‏531)

 

[8]. «مَنْ بَنَى فَوْقَ مَا يَسْكُنُهُ كُلِّفَ حَمْلَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (المحاسن، ج‏2، ص‏608)

 

[9].  «فخرج رسول الله a ذات يوم فلم ير القبة فقال ما فعلت القبة التي كانت هاهنا قالوا شكا إلينا صاحبها إعراضك عنه فأخبرناه فهدمها فقال إن لكل بناء يبني وبال على صاحبه يوم القيامة»(تفسيرمجمع البيان و الحياه، ج7، ص310)

 

[10]. .« ِانَّ لِلّدارِ شَرَفا وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَكَةً وَ بَرَكَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَسَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جيرآنها»( بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏73، ص 154)

 

[11]. «مَرَّ الْحُسَيْنُ g بِدَارِ بَعْضِ الْمَهَالِبَةِ فَقَالَ رَفَعَ الطِّينَ وَ وَضَعَ الدِّينَ» (مستدرك‏الوسائل، ج‏3، ص‏467).

 

فصل بعد
نقدها و نظرات